ماکس هورکهایمر در ۱۸۹۵ در خانودهای یهودی در اشتوتگارت در آلمان به دنیا آمد. او تنها فرزند بابتا و موسی هورکهایمر بود. در ۱۹۱۷ برای مدت کوتاهی به ارتش پیوست و دو سال بعد تحصیل روانشناسی و فلسفه را در مونیخ آغاز کرد. سپس به فرانکفورت رفت و زیر نظر هانس کورنلیوس تحصیلات خود را ادامه داد. در ۱۹۲۲ دکترای فلسفه گرفت و به مدت سه سال دستیار کورنلیوس بود و همان زمان بود که دوستی پایدار او با آدورنو آغاز شد. در سال ١٩٢٥ دکتری خود را با رساله ممتازی دربارهی سومین نقادی کانت گرفت. در سال ١٩٢٨ بعد از سالها دلدادگی با رز مایدن ریکهر که زمانی منشی پدرش بود و هشت سال از او بزرگتر بود، ازدواج کرد.در همان سال تدریس فلسفه سیاسی را در دانشگاه فرانکفورت را نیز آغاز کرد.
با رقابت در زمینه اقتصادی، ذهن و فکر انسان نیز تقویت و تشویق می شود... به رغم دیالکتیک تاریخی، هرچه بیشتر در این باره می اندیشم، به این نقطه نظر می رسم که کارکرد و نقش لیبرالیسم از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. این تصور که اگر رقابتی در جامعه وجود نداشته باشد، بالندگی و شکوفایی انسان هایی آزاد را در پی خواهد داشت، به نظرم خطایی خوش بینانه است.
اما منظور از نظریه انتقادی چیست؟ به این پرسش می توان پاسخی کوتاه داد: نظریه انتقادی شکلی از تداوم نقد مارکسیستی به سرمایه داری است که پس از آشکار شدن ناکامی انقلاب پرولتری ( کارگری ) در کشورهای پیشرفته صنعتی اروپایی در آغاز قرن بیستم میلادی شکل گرفت. به بیانی دیگر، نظریه انتقادی ادامه دهنده آن مارکسیسم انتقادی است که به غفلت ورزی و کوتاهی های خود در عقیم ماندن تلاش هایش آگاهی دارد. آدورنو نیز در دیباچه دیالکتیک سلبی همین نکته را به گونه ای دیگر بیان می کند. او می گوید: « فلسفه که زمانی به نظر می رسید منسوخ شده است، به حیات خود ادامه می دهد؛ چراکه لحظه تحققش از دست رفته بود » .
لطفاً موجود کنید
سلام و وقت بخیر اگر امکانش هست ایت کتاب را موجود کنید.
این کتاب به صورت مشترک توسط تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر نوشته شده.
این کتاب هنوز در ایران فهم نشده وگرنه برای ایران امروز خیلی واجبه.
چیزی که برای ایران امروز واجبه، آگاهی از بلاهاییه که تمامیت خواهی ساختار سیاسی سر محیط زیست و جسم و روان مردم آورد.
کما اینکه سایر دول و سیستمهای سیاسی جهان حتی (مثلا) حزب سبز آلمان (محیط زیست و جسم-وایز!) و ابزردیتهی مطلق ساختارهای سیاسی چپی و راستی (روان و جسم-وایز!). انسانیت گیره بعنوان یک کل. خودانتقادی خوبه در قاب تصاویر بزرگتر صورت بگیره.