1. خانه
  2. /
  3. کتاب گندم

کتاب گندم

نویسنده: م مودب پور
4.5 از 1 رأی

کتاب گندم

Gandom
انتشارات: م.مودب پور
٪10
360000
324000
معرفی کتاب گندم
رمان عاشقانه ی گندم از سری رمان های نوشته شده به قلم مرتضی مودب پور است که به نگارش آثاری با زمینه ی عشق های ماجراجویانه همراه با درون مایه ی طنز و اتفاقات تراژیک شهرت دارد. داستان عاشقانه ی گندم هم پیرامون چند شخصیت محوری دور می زند و بیشتر فضای داستان به توصیفات و مکالمات شکل گرفته میان این شخصیت ها می پردازد. نخستین و مهم ترین شخصیت رمان پسری به نام سامان است که روایت داستان نیز به عهده ی او بوده و به نوعی نقش اول داستان به حساب می آید. مثل تمام داستان های مودب پور، سامان تنها نیست و از حمایت دوستی صمیمی که پسرعموی او نیز هست برخوردار است. کامیار پسری شوخ و زیرک است که تقریبا نصف بار داستان بر دوش اوست و برخلاف شخصیت آرام و بی دردسر سامان، کامیار از شخصیتی بازیگوش و فعال برخوردار است که سامان را در دل اتفاقات قصه راهنمایی و هدایت می کند.
اما عنوان رمان برگرفته از نام دختری است به نام گندم که دست بر قضا، سامان عاشق و دلباخته ی اوست؛ گندم در نتیجه ی اطلاع یافتن از موضوعی، خانه را ترک کرده و با رفتن او قسمت ماجرایی و جذاب داستان آغاز می شود. کامیار و سامان به دنبال گندم می گردند و در این جست و جو با فردی به نام نصرت آشنا می شوند که ارتباط او با شخصیت های اصلی از دیگر نکات جالب داستان است. این داستان در خلال اتفاقات طنز و عاشقانه ی خود به یکسری از معضلات اجتماعی نیز پرداخته است که ذهن مخاطب را درگیر خواهد کرد.
درباره م مودب پور
درباره م مودب پور
م. مؤدِب‌پور (زاده ۱۳۳۷) با نام اصلی مرتضی مودب‌پور از نویسندگان رمان‌های معاصر فارسی‌زبان ایرانی است.
قسمت هایی از کتاب گندم

کامیار : بچه بنویس زودتر دیگه! آهان! این خوبه! بنویس سارا و دارا در خانه به مادرشان کمک میکنند. نوشتی؟ خب. بنویس سارا و دارا در روزهای تعطیل باهم به گردش میروند! نه! نه! نه! نه! زبونم لال ! زبونم لال! خدایا توبه توبه ! نمیدونم کی به این سارا و دارا اجازه داده که باهم از این کارا بکنن؟! همین کارها رو میکنن که به درس و مشقشون نمیرسن دیگه! زمان ما یه اکبر بود و یه زهرا! کاریم با کار همدیگه نداشتند و از صبح تا شب تو خونه بودنو درس میخوندن! از گردش مردشم خبری نبود! انگار یه اشتباهی تو سیستم آموزشی شده! اینکه زندگی سارا و دارا نیست! زندگی مایکل جکسون رو برداشتن کردن الگو تو کتاب فارسی اول دبستان! اصلا ولش کن! دیگه حق نداری این طرفای کتاب رو بخونی! لای اینجاها رو وا کنی پدرتو در میارم! بزار از این طرف بهت دیکته بگم! آهان ! بنویس آن مرد آمد. « بعد با خنده برگشت طرف منو نگاه کرد و گفت » ـ مگه دیگه مردی م مونده که بیاد؟! ـ بابا کلکش رو بکن بریم دیگه! کامیار : بنویس آن مرد داس دارد... نه!نه! چی داری مینویسی؟! الان می ریزن اینجا و همه مونو می گیرن! آن مرد که داس دارد کمونیست است!!! بنویس آن مرد بیل دارد! آن مرد کلنگ دارد آن مرد اصلا ایرانی نیست! یه افغانی است که اینجا کار میکند و پولهایش را میفرستد افغانستان! البته حالا که پول افغانستان شده دلار آن مرد بیل و کلنگش را ور میدارد و میرود افغانستان هر بیل که به زمین بزند ده دلار میگیرد که اگر یک ماه آنجا کار کند میتواند یه آپارتمان در اینجا بخرد.

مقالات مرتبط با کتاب گندم
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب گندم"
28 نظر تا این لحظه ثبت شده است

این رمان رو تو زندان خوندم هفت بار تا الان خوندمش اونجا وقت زیاد داشتم حدود صدتا رمان خوندم هیچکدوم حتی به گرد پای گندم هم نمیرسن

1403/09/03 | توسطکاربر سایت
1
|

چرا پس سامان و گندم جدا شدن اونا که همو میخاستن 😔

1403/04/26 | توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها

نمیرسن اصلا بهم؟😭

1403/05/20|توسطکاربر سایت
1

خیلی زیاد این رمان دوست دارم چون اولین رمانیم بود ک خوندم واولین تجربم عالی بود این کتاب عاشقشم وحتما باید براخودم بگیرمش

1403/02/17 | توسطکاربر سایت
9
|

بهترین رمان ایرانی بود که خوندم.در دوران نوجوانی ‌عاشق شخصیت کامیار شده بودم.شخصیت شوخ و باکلاسی داشت.این رمان بیشتر سیاسی در قالب طنزه. همیشه آرزو داشتم شخصیتی مثل کامیار واقعا وجود داشت می‌رفتم می‌دیدمش.

1403/02/11 | توسطنادیا قاسمی
8
|

واقعا من عاشق این کتاب شدم

1403/01/31 | توسطامیرر - کاربر سایت
4
|

چرت بود چطوری اینقدرمعروف شده کتابهای بهترازاینم هست مزخرف

1403/01/13 | توسطسحر - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

در زمان خودش کتاب فوق‌العاده ای بود ،بعد از این رمان، داستان هایی با همین سبک خیلی زیاد شدن

1403/01/14|توسطکاربر سایت
1

شما از اونایی هستی که اگه همه بگن ماست سفیده میگی نه امکان نداره شما همتون اشتباه میکنید ماست سیاهه

1403/09/03|توسطکاربر سایت
0

بعد از خوندن کتاب با این وجود که واسه سال۸۱ ینی ۲۱ ساله پیشه ،ولی باعث میشه همش بعدش فکر کنی راجبش ،من رمانای زیادی خوندم ،ولی قلم مرتضی مودب پور یه چیز دیگه اس .

1402/10/26 | توسطکاربر سایت
8
|

جزو بهترین کتاب هایی هست که خوندم چون میتونه هم تورو بخندونه هم کاری کنه گریه کنی نویسنده ای که میتونه از پشت کلمات همچین کاری کنه واقعا فوق العاده اس

1402/09/10 | توسطعزیزه مارامایی
19
|

حقیقت‌های تلخ بسیار زیادی رو ازش فهمیدم و واقعا متاسفم برای این حال و روز جامعه ام

1402/07/03 | توسطکاربر سایت
11
|

اخرش سامان و کامیار چرا رفتن ؟همو دوست داشتن؟سامان که گندم و می‌خواست؟

1402/05/20 | توسطصبر - کاربر سایت
7
|
پاسخ ها

اول فکر میکردم کسی که بچه خودشون نیست کننده آخرش فهمیدن اون بچه هه خودِ کامیاره اسمشم عزته حکمت هم که کامیار عاشقش بود میشد خواهرش کامیار هم ناراحت شد که چرا بخش نگفتن

1402/10/08|توسطابوالفضل - کاربر سایت
0

انقدر چرته که حوصله آدم سر میره، افتضاح‌ترین رمانی که خوندم و البته نصفه چون جذبم نکرد

1402/05/10 | توسطکاربر سایت
4
|

گندم خودش رفته اون نامه رو که سر راهیه سر کمد باباش دیده با اسم بابا و مامان خودش بعد چطور یهو کامیار میشه عزت؟ اصلا اون نامه تو خونه گندم اینا چی کار میکرد؟

1402/05/02 | توسطحسین - کاربر سایت
11
|
پاسخ ها

اگه دقت کنی عزیزم به جواب میرسی، اصلا مامان بابای آفرین داشتن راجب کامیار حرف میزدن که لوشون داده، و محض احتیاط نامه رو بردن تو خونه عمش گذاشتن که کامیار نبینه

1403/06/14|توسطکاربر سایت
0

گندم خودش رفته اون نامه رو که سر راهیه سر کمد باباش دیده با اسم بابا و مامان خودش بعد چطور یهو کامیار میشه عزت ??

1402/05/02 | توسطحسین - کاربر سایت
1
|

وای حوصلمو سر میبره انقدر الکی طولانیه

1402/04/19 | توسطکاربر سایت
4
|

قشنگه و جالب و البته خفن

1402/04/01 | توسطپرنیا - کاربر سایت
5
|

خوبه بد نی

1402/04/01 | توسطپناه - کاربر سایت
0
|

کتاب کاملا سیاسی هست که مابین طنز و درام داستان ،مقایسه بین قبل و بعد انقلاب اسلامی انجام داده و قبل را بدون مشکلات اجتماعی و بعد را لبریز از مشکلات نشان داده و درضمن خیلی ماهرانه شخصیت اصلی قصه را که دائم سیگار مصرف میکندو حتی مشروب میخورد و یجورایی دختربازهست رو شخصیتی مهربان و دلسوز و انسان دوست معرفی کرده یعنی خیلی آبزیرکاهانه تبلیغ سیگار و مشروب و آزادی رابطه دختر و پسر و ...میپردازد و همه‌ی معضلات جوانان را به حکومت نسبت داده و سعی دارد تحصیل را بی ارزش و بی نتیجه جلوه دهد و درکل این رمان فقط گمراه کننده است و از بین برنده قبح بسیاری از اعمال نادرست میباشد

1401/10/21 | توسطکاربر سایت
19
|
پاسخ ها

بسیار عالی ، پس حقیقت‌ها رو نشون داده ، باتشکر

1402/04/13|توسطامید - کاربر سایت
12

این کتاب بی نقضه همش میخندی الی آخرش

1401/10/04 | توسطکاربر سایت
9
|

این کتاب بی نظیرترین کتاب مودب پوره کسانی که میگن چرته متاسفانه عمق کتاب و مفهومشو درک نمیکند و شرایط اجتمائی که خیلی قشنگ در قالب طنز به تصویر کشیده شده

1401/09/16 | توسطشقایق عسگرلو
21
|
پاسخ ها

بهترین کامنت که خوندم

1402/06/08|توسطکاربر سایت
3

دقیقا 👌👌

1403/02/24|توسطکاربر سایت
0

من کتاب یاسمین رکسانا گندم دریا پریچهر شیرین خوندم چرا همشون تهش ختم میشه به اینکه دختره باید بمیره هیچوقت به عشقش نمیرسه اما اینکه یه شخصیت بذله گو و شوخ تو داستان هست خیلی خوبه

1401/03/14 | توسطکاربر سایت
6
|
پاسخ ها

داشتم یه کتابشو میخوندم آخرشو گفتی کلا گند زدی😂

1401/10/18|توسطسیدمهدی
4

به نظر منم یکی از ضعف‌های رمان‌های آقای مودب پور هست ولی واقعا قلم خوبی دارن ایشون

1402/10/18|توسطکاربر سایت
0