1. خانه
  2. /
  3. کتاب رکسانا

کتاب رکسانا

نویسنده: م مودب پور
4 از 1 رأی

کتاب رکسانا

roxana
انتشارات: م.مودب پور
٪10
390000
351000
معرفی کتاب رکسانا
کتاب «رکسانا» نوشته مرتضی مودب پور در ظاهر داستانی مربوط به مثلثی از روابط میان آدم هاست. آدم های تیپ گونه با خصیصه ملودرام های اروپایی که همه چیز از رقابت میان دو شخصیت با خلق و خویی متضاد بر سر عشق آغاز می شود. درونمایه این داستان را شخصیتی به نام «رکسانا» دچار بحرانی اساسی می کند. به طور منطقی این کشمکش تا تاجی باید ادامه یابد که منجر به حذف یکی از اضلاع مثلث شود و یا اینکه عاملی بیرونی ماجرا را بر سر صلح بنشاند. خب برای یافتن نحوه گره گشایی داستان باید به سراغ خود کتاب رفت. اما همه این حدس و گمان های ملودراماتیک که در بالا بدان اشاره شد در سطح ماجرا رخ می دهد. آنچه که داستان «رکسانا» را خواندنی تر میکند نحوه بیان روایت هایی است که مرتضی مودب پور با وسواسی ماهرانه آنها را در دل داستان می گنجاند. مودب پور نویسندگی خود را از سال ۱۳۷۸ خورشیدی آغاز نمود و در زمینهٔ «رمان» علاوه بر «رکسانا» به خلق آثاری چون؛ پریچهر؛ یاسمین، یلدا، گندم، خواستگاری یا انتخاب و شیرین پرداخته است.
کتاب «رکسانا» در سال 1397 سری پانزدهم آن توسط انتشارات م.مودب پور روانه بازار کتاب شده است.
درباره م مودب پور
درباره م مودب پور
م. مؤدِب‌پور (زاده ۱۳۳۷) با نام اصلی مرتضی مودب‌پور از نویسندگان رمان‌های معاصر فارسی‌زبان ایرانی است.
قسمت هایی از کتاب رکسانا

«با پسر عموم، تو ماشین من نشسته بودیم و داشتیم تو یه بزرگراه خیلی شلوغ حرکت می کردیم. من رانندگی می کردم و مانی کنارم نشسته بود و تکیه ش رو داده بود به شیشه بغل و همونجور که آروم آروم می رفتیم جلو، با همدیگه حرف می زدیم. پدر من و مانی، دو تابرادر بودن که همیشه با همدیگه زندگی کردن. همیشه م با همدیگه شریک بودن. الانم یه کارخونه بزرگ دارن. خونه هامون بغل همدیگه س. دو تا خونه ی دوبلکس بغل هم با حیاط های بزرگ و پرگل و گیاه و درخت که وسط شون دیوار نداره. من و مانی چند سالی هس که دانشگاه مونو تموم کردیم و تو همون کارخونه کار می کنیم. مادر مانی موقع تولدش فوت کرد و چون باهمدیگه یک سال اختلاف سنی داریم، مادرم اونم شیر داد. عموم بعد از مادر مانی دیگه ازدواج نکرد. زنش رو خیلی دوست داشت. در حقیقت مادر من مانی رو بزرگ کرد و ما دو تا مثل دوتا برادر بودیم. هرجا که می رفتیم و هر کاری که می کردیم، با همدیگه می رفتیم و با همدیگه می کردیم. یعنی مانی می رفت و من هم دنبالش! یه خورده شیطون بود اما آقا و مهربون و فداکار! پدرم و عموم برامون دوتا ماشین خیلی گرون قیمت خریده بودن و انداخته بودن زیر پای ما! حقوق مونم با اینکه هفته ای دو سه روز بیشتر کار نمی کردیم خیلی عالی بود. تو شمال م دوتا ویلای خیلی خیلی بزرگ داشتیم که تا تقی به توقی می خورد، مانی کار رو تعطیل می کرد و به هوای تمدد اعصاب، دوتایی یه جوری در می رفتیم و سه چهار روزی اونجا می موندیم! خلاصه تو ماشین نشسته بودیم و من داشتم حرف میزدم و مانی م لم داده بود به شیشه و هم آهنگ گوش می کرد و هم با من حرف می زد.»

مقالات مرتبط با کتاب رکسانا
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب رکسانا"
10 نظر تا این لحظه ثبت شده است

رمان‌های مودب پور کی شد 300 هزارتومن؟ من همشون رو دونه ای 30 هزارتومن میخریدم !

1403/03/14 | توسطسبا شریفی
2
|

همه کتابهاش مثل همه یه مضمون باتغییراسم کتاب _وتهش مشخص نیست دوست نداشتم به نظرم چرت بود

1403/01/13 | توسطاکرم - کاربر سایت
3
|

🙂اخرش خیلی ناراحت کننده تموم شد و اینکه اخرش میتونست بهتر از این باشه یکم گنگ بود اخرش فهمیده نشد چه اتفاقی افتاد بعد رفتن هامون به اون اتاقی که اون خانوم بهش اشاره میکرد

1403/01/03 | توسطحسین - کاربر سایت
2
|

سلام میشه یخورده آخرش رو توضیح بدید؟ تا حالا سه چهار بار خوندمش اما هنوز آخرش برام گنگه مگه رفته بودن پارتی؟ مگه نرفته بودن به فقرا کمک کنن؟ بعدش چی شد که رکسانا زخمی شد و هامون توهم میزد؟

1402/10/08 | توسطابوالفضل - کاربر سایت
0
|

حالم بهم خورد.

1402/03/27 | توسطماهور - کاربر سایت
2
|

چطوری متوجه نمیشین چی شد خیلی واضحه که

1401/10/14 | توسطشقایق عسگرلو
5
|
پاسخ ها

ببخشید میشه لطفا کل کتاب رو برای من اسپویل کنید؟من فقط چند صفحه اولشو خوندم

1403/07/14|توسطیاس - کاربر سایت
0

اون حرف‌های مانی تو پارتی که بی معنی بی مفهوم بود. رمان هم مثل فیلماشون آخرش بی معنی

1401/09/14 | توسططرماح - کاربر سایت
1
|

چرت بود آخرش نفهمیدیم؟ تظاهرات اون وقت شب بخاطر چه بود.رمان ربطی به عاشقی نداشتن ربطی دیگه اش که معلوم نشد

1401/09/14 | توسططرماح - کاربر سایت
1
|
پاسخ ها

خب ببین کتاب خیلی بخش‌های عاشقانه داشت بعدشم واسه تظاهرات سال ٨٨ بود که اون شب رکسانا با دوستاش رفتن و هامون هم سرش ضربه خورده بود واسه همین یه خورده باید رو کلمات فکر میکردی چون مثلا هامون هم تو حالت طبیعی نبود

1402/04/11|توسطهیچکس - کاربر سایت
3

اخرش شد حوادث کوی دانشگاه ۷۸

1403/08/09|توسطخلیل صادقی
0

واقعا چرا تمام کتاب‌های اقای مؤدب پور دوتا پسرعمو هستن یکی شیطونه و اون یکی پشت سر اون راه میوفته و خیلیییی پولدارن از خلاصه این معلومه دقیقا شبیه شب پره هستش

1400/08/23 | توسطثنا - کاربر سایت
13
|
پاسخ ها

واقعا تموم داستاناشون همینه

1401/07/18|توسطکاربر سایت
0

رمان یاسمین رو بخون کمی فرق داره

1402/10/08|توسطابوالفضل - کاربر سایت
0

من این کتاب رو خوندم ولی اصلا نفهمیدم آخرش چی شد و رکسانا رو کی کشت؟ لطفا یه نفر که خونده بگه آخه آخرش خیلی گنگ تموم شد

1400/04/14 | توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها

ارزش خوندن داره؟

1400/05/15|توسطکاربر سایت
2

چرا اسپویل میکنی خوب برادر؟😢

1400/08/23|توسطمنصور - کاربر سایت
7

تو تظاهرات دانشگاه کشته شد

1401/06/03|توسطکاربر سایت
3

اسپویل نکن خب😐😭

1402/04/05|توسطرکسانا - کاربر سایت
0

رکسانا تو تظاهرات سال ۷۸ جلوی دانشگاه توسرش ضربه خورد و رفت توکما و بعدشم مرد

1402/12/11|توسطکاربر سایت
1