1. خانه
  2. /
  3. کتاب آدم زنده

کتاب آدم زنده

نویسنده: احمد محمود
4.25 از 2 رأی

کتاب آدم زنده

Adam-e Zende
انتشارات: معین
ناموجود
160000
معرفی کتاب آدم زنده
"آدم زنده" داستان بلندی است به قلم "احمد محمود"، نویسنده ی شهیر معاصر، که خود کتاب نیز داستان پر فراز و نشیبی را برای انتشار پشت سر گذاشته است. "احمد محمود" این کتاب را ابتدا به عنوان ترجمه ی داستانی از "ممدوح بن عاطل ابونزال" به انتشار رساند اما در نامه ای که به "ابراهیم گلستان"، چهره ی ادبی و هنری مطرح دیگر ایرانی، نوشته بود اشاره کرد که "آدم زنده" اثری است به قلم خود او، و برای اینکه انتقادی به وضعیت سانسور در کشور داشته باشد و همچنین اثرش از زیر تیغ سانسور سالم بیرون بیاید، کتاب را با نامی عربی معرفی کرد و اینگونه جلوه داد که حوادث داستان در بغداد اتفاق می افتد؛ به این ترتیب نویسنده آنچه را که از قلم خودش برآمده بود، با تلخندی به هیولای سانسور، به نام نویسنده ای دیگر منتشر کرد و حالا همه می دانند که این قصه متعلق به "احمد محمود" است.
قصه در عراق و در سال های پس از انقلاب رخ می دهد و "قرقاوی" که روایت داستان نیز توسط او صورت می گیرد، روزگار دشوار بی کاری و بی پولی را پشت سر می گذارد. همه از دزدی و غارت صاحبان قدرت به تنگ آمده اند و وضعیت به همین منوال پیش می رود تا جایی که رییس بزرگ در اعلانی از همگان می خواهد که عاملین دزدی را در صورت اطلاع معرفی کنند و "قرقاوی" از تفریح دوران بیکاری اش که سرک کشیدن در زندگی مردم بوده استفاده می کند و لیست بلندبالایی از دارایی های افراد تهیه می کند. فرستادن لیست برای رییس بزرگ، زندگی "قرقاوی" را زیر و رو می کند و باید دید که عاقبت او چه خواهد شد.
درباره احمد محمود
درباره احمد محمود
احمد محمود در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدر و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد و شاید به همین دلیل بیشتر خود را دزفولی می‌دانست. در برخی از آثارش چون همسایه‌ها و مدار صفر درجه واژه‌ها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم می‌خورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبه‌ها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمت علائی گرفته شده‌که حول‌وحوش سال ۱۳۲۳ در دزفول به دست افراد ناشناسی ترور می‌شود. پدر احمد محمود در سال ۱۳۵۶ که در آن زمان احمد محمود ۴۶ ساله بود فوت کرد و مادرش در سال ۱۳۷۹ دو سال قبل از درگذشت خود احمد محمود از دنیا رفت.
قسمت هایی از کتاب آدم زنده

سینه ام را صاف کردم و با طمأنینه حرف زدم. اول الرفیق الرئیس را ستایش کردم، بعد گفتم هرکس که می گوید الرئیس دیکتاتور است، غلط می کند - یعنی اشتباه می کند و هرکس می گوید دستگاه حکومتی در اختیار حزب است و فاسد است ایضا اشتباه می کند، هرکس می گوید الجیش زور می گوید ایضا و ایضا اشتباه می کند، هرکس می گوید ایل و تبار الرفیق الرئیس مملکت را غارت می کنند سه بار ایضا اشتباه می کند. هرکس می گوید سنگ را بسته اند و سگ را گشوده اند، رابعا اشتباه می کند و مخلص کلام هرکس هرچه می گوید اشتباه می کند. من خودم، به تن خودم، حی و حاضر و آدمی زنده در پیش روی شما، تجربه کرده ام - قبول بفرمائید که رفیق الرئیس از هیچ چیز خبر ندارد و همانطور که در روزنامه الثوره مطالعه فرموده اید و از التله فیزیون مشاهده کرده اید، الرئیس از همه درخواست کرده است که دست به دست هم داده فاسدان و محتکران و قاچاقچیان و صورت بازان و زن بارگان و دیگر کران و چیان و بازان و بارگان را معرفی کنند تا این بغداد خراب، گلستان شود.

نظر کاربران در مورد "کتاب آدم زنده"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

بسیار متفاوت بود نسبت به آثار دیگر احمد محمود اما مثل همیشه بسیار عالی بود. کتاب با زبان طنز و کنایه شرایط سیاسی و اجتماعی عصر خود را به باد تمسخر می‌گیرد و اوضاع نامطلوب حاکم بر کشور را به تصویر می‌کشد

1401/06/19 | توسطImfarza
0
|