"آدم زنده" داستان بلندی است به قلم "احمد محمود"، نویسنده ی شهیر معاصر، که خود کتاب نیز داستان پر فراز و نشیبی را برای انتشار پشت سر گذاشته است. "احمد محمود" این کتاب را ابتدا به عنوان ترجمه ی داستانی از "ممدوح بن عاطل ابونزال" به انتشار رساند اما در نامه ای که به "ابراهیم گلستان"، چهره ی ادبی و هنری مطرح دیگر ایرانی، نوشته بود اشاره کرد که "آدم زنده" اثری است به قلم خود او، و برای اینکه انتقادی به وضعیت سانسور در کشور داشته باشد و همچنین اثرش از زیر تیغ سانسور سالم بیرون بیاید، کتاب را با نامی عربی معرفی کرد و اینگونه جلوه داد که حوادث داستان در بغداد اتفاق می افتد؛ به این ترتیب نویسنده آنچه را که از قلم خودش برآمده بود، با تلخندی به هیولای سانسور، به نام نویسنده ای دیگر منتشر کرد و حالا همه می دانند که این قصه متعلق به "احمد محمود" است.
قصه در عراق و در سال های پس از انقلاب رخ می دهد و "قرقاوی" که روایت داستان نیز توسط او صورت می گیرد، روزگار دشوار بی کاری و بی پولی را پشت سر می گذارد. همه از دزدی و غارت صاحبان قدرت به تنگ آمده اند و وضعیت به همین منوال پیش می رود تا جایی که رییس بزرگ در اعلانی از همگان می خواهد که عاملین دزدی را در صورت اطلاع معرفی کنند و "قرقاوی" از تفریح دوران بیکاری اش که سرک کشیدن در زندگی مردم بوده استفاده می کند و لیست بلندبالایی از دارایی های افراد تهیه می کند. فرستادن لیست برای رییس بزرگ، زندگی "قرقاوی" را زیر و رو می کند و باید دید که عاقبت او چه خواهد شد.
کتاب آدم زنده