کتاب از مسافر تا تب خال

Az Mosafer Ta Tabkhal
کد کتاب : 19795
شابک : 978-9645643339
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 425
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1992
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب از مسافر تا تب خال اثر احمد محمود

"از مسافر تا تب خال" مجموعه ای است از داستان های نوشته شده به قلم "احمد محمود"، که در فاصله ی سال های 1338 تا 1352 به صورت پراکنده در نشریات، مجموعه داستان ها یا منتخبات وی به انتشار رسیده بود و اکنون در یک مجموعه در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
"از مسافر تا تب خال" از بیست و چند داستان کوتاه تشکیل شده که به اختصار، به داستان برخی از آن ها اشاره خواهد شد. همانطور که از عنوان مجموعه برمی آید، کتاب با داستان "مسافر" آغاز شده و با داستان "تب خال" پایان می یابد. "مسافر" قصه ی مردی است که باید برای یک مصاحبه خود را به شهر برساند ولی در راه بندان برف گیر کرده است. "غربت" داستان یک پیرمرد است که همسر بیمارش را جهت درمان به شهر آورده است. "زیر باران" قصه ی انسان هایی است که خون خود را به بهداری فروخته و با آن قمار می کنند. "در تاریکی"، قصه ی جامعه ای است که در آن زنان از صبح به کار مشغول هستند و مردان بیکار. "مصیبت کبک ها" داستان خانواده ای است که با خرید چند کبک، بچه گربه ها را از خانه بیرون کرده و بعد از این اتفاق، گرفتار مصیبت می شوند. "ترس" قصه ی فرار دو قاچاقچی از دست مامورین است و "آسمان کور" به داستان قماربازی که از زندان آزاد شده می پردازد. "یک چتول عرق" قصه ی درشکه چی پیری است که هیچ پولی، حتی جهت خرید کاه برای اسبش ندارد و "تب خال" داستان پسری است که پدرش راهی زندان شده و او افکار جدیدی نسبت به پدرش پیدا کرده است.
علاوه بر قصه های ذکر شده، داستان های جذاب دیگری نیز در مجموعه ی "از مسافر تا تب خال" به قلم "احمد محمود" آمده که مطالعه ی آن ها بسیار لذت بخش خواهد بود.

کتاب از مسافر تا تب خال

احمد محمود
احمد محمود در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدر و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد و شاید به همین دلیل بیشتر خود را دزفولی می‌دانست. در برخی از آثارش چون همسایه‌ها و مدار صفر درجه واژه‌ها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم می‌خورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبه‌ها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمت علائی گرفته شده‌که حول‌وحوش سال ۱۳۲۳ در دزفول به دست افراد ناشناسی ترور می‌شود. پدر احمد محمود در سال...
قسمت هایی از کتاب از مسافر تا تب خال (لذت متن)
گفت : دارم آخرین سیگار رو دود می کنم و نمی دونی چه لذتی داره . دلم می خواد ریزه ریزه تا آخرش دود کنم ... گفتم : من هنوز یک بسته ده تایی دست نخورده دارم و بسته سیگار را از جیب فرنجم بیرون آوردم . گفت :نمی گفتی بهتر بود . همیشه کیف دود کردن آخرین سیگار خیلی لذت می ده که تو زایلش کردی .

آدم اگه بخواد حرف نزنه ، اگه بخواد از هر کس و ناکسی حرف بشنفه ، به یکی چیزی نگه که قابل نداره ، به یکی چیزی نگه که کار دست آدم می ده ، اون یکی مزلفه و دهن به دهن شدن باهاش عاره ، اون یکی لباس دولت تنشه ، که باید سرمون رو رو یه خشت بذاریم و بمیریم .