داستانی خنده دار و فوق العاده خواندنی که به کاوش در موضوع غایی می پردازد: خودمان.
هوشمندانه و بسیار بسیار دوست داشتنی.
رمانی خنده دار، گیرا و مبتکرانه.
مقداری کتاب توی ویترین یکی از این مغازه ها دیدم که به یادم آورد انسان ها مجبورند کتاب ها را بخوانند. آن ها واقعا مجبورند بنشینند و پشت سر هم به صفحات نگاه کنند. این کار وقت می برد. وقت خیلی زیاد. یک انسان نمی تواند همه ی کتاب های موجود را به راحتی فرو بدهد. نمی تواند کتاب های قطور را همزمان مرور کند یا دانش تقریبا بی پایان را در چند لحظه قورت بدهد. آن ها نمی توانند مثل ما فقط یک کپسول کلمه را در دهانشان بیندازند.
عجیب نیست که آن ها موجوداتی ابتدایی اند. وقتی آنقدر کتاب بخوانند که عملا به مرحله ای از دانش برسند که بتوانند کاری با آن بکنند، مرده اند.
انسان ها این طوری پیر می شوند. این چیزی است که در نهایت چهره شان را چروکیده و پشتشان را خمیده می کند و جاه طلبیشان را تحلیل می برد. سنگینی انکار. اضطراب ناشی از آن.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
کتابخانه نیمه شب عالیع تمام کمال عالی عالی عالی
اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. به نظرم زیادی کلیشه ای بود. نویسنده با منطق انسانی خودش یه موجود فضایی ساخته که داره کشف میکنه انسان بودن چقدر خوبه. کلا این ذهنیت که فضاییها موجودات بی احساس و پیشرفته ای هستن و فقط این بشر عقب مونده است که توانایی درک عشق و محبت رو داره، خیلی نگاه سادهلوحانه ای به جهانه. در کل این کتاب پر از شعار بود. انقدر زیاد که حس کلاس اخلاق به آدم دست میده و خسته کننده میشه.
دقیقاً مثل کتابخانه نیمهشب 😆👁️✌️
بینظیر بود عاشقش شدم ممنونم از خانم گرکانی بابت ترجمه عالی و سلیس ـشون ❤
کتاب خوبیه و ارزش خوندن داره
سایت بسیار پیچیده است واصلا شبیه به هیچ سایت فروشگاهی دیگه نیست.
ولی خیلی باحاله :)
به نظر من که پیچیده نیست و کاملا یه سایت مناسب فروش کتاب هست. من دوسش دارم😊
کجاش پیچیده س ! 😅 یه ذره کار کنید باهاش راه میفتید