داگلاس آدامز هجو نویس فوق العاده ای است
چیزی که جالب است این است که کهکشان از نگاه طعنه آمیز و احمقانه ی آدامز چقدر فوق العاده است.
یه تئوری خیلی معروف می گه هر وقت یه کسی کشف کنه که جهان دقیقا برای چی به وجود اومده و به چه دردی می خوره، این جهان در همون لحظه ناپدید می شه و جای خودش رو می ده به جهان نویی که از جهان قبلی پیچیده تر و عجیب و غریب تره. یه تئوری دیگه می گه که این اتّفاق قبلا افتاده.
این سفینه مثل همه سفینه های و گونها بود؛ یعنی به جای این که با فکر و ظرافت طراحی شده باشه، به حجمی بی قواره و بدریخت می برد که بدون طرح و نقشه قبلی یخ زده. برآمدگی ها و فرورفتگی های بی نظم و زشت و اشکال تهوع آور و زردرنگی که با زاویه های تند و آزاردهنده از بدنه سفینه بیرون زده بودند و مثل تیغ تیزی به چشم بیننده فرو می رفتند، فرم خارجی هر سفینهای رو به گند می کشیدند، اما به گند کشیدن شکل و فرم این سفینه ناممکن بود.
حقیقت اینه که یه وگون برای عذاب دادن دیگرون حتا یه لحظه هم تردید نمی کنه. و گونها موجوداتی کندذهن و لجوج اند و مغزشون از حلزون هم کوچکتره و اصولا برای فکر کردن ساخته نشده اند. اگه آدم بدن وگونها رو کالبدشکافی کنه می بینه که مغزشون در واقع به کبد پر از چربیه که شکلش رو عوض کرده و افتاده تو یه جای اشتباه. مثبت ترین چیزی که میشه درباره وگون ها گفت اینه که میدونن از چی کیف می کنند. البته و گونها بیش از همه از آزار دادن مردم کیف می کنند.
داستان های سفر در زمان، به شکل ها و گونه های مختلفی نوشته شده اند در این مقاله، بهترین آثار مربوط به این مفهوم را در تاریخ ادبیات با هم مرور می کنیم
«داگلاس آدامز» بیش از هر چیز به خاطر مجموعه ی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها» شناخته می شد؛ مجموعه ای که اولین بار از طریق رادیو، و بعد از طریق کتاب، تلویزیون و فیلم به جهان سرگرمی پا گذاشت.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
لطفا موجودش کنید ....خیلی وقته منتظریم
خوندن این مجموعه قدرت تمرکز بالایی میطلبه. به درد کسایی که دنبال داستان یا شخصیت پردازی هستن هم نمیخوره نویسنده به همه چیز زیاد طعنه میزنه و تخیلات افسارگسیخته ای داره