کتاب "آسیاب کنار فلوس" رمان نوشته شده توسط "جورج الیوت" در سال 1860 است که داستان تام و مگی تالیور ، برادر و خواهری را که در کنار رودخانه فلوس در نزدیکی روستای سنت اوگس بزرگ شده اند روایت می کند. "آسیاب کنار فلوس" اثری کلاسیک از ادبیات قرن نوزدهم است و نمونه ای محبوب و ماندگار از تأثیر "جورج الیوت" ،رمان نویس بزرگ عصر ویکتوریا بر ادبیات انگلیسی است که اولین بار در سه جلد در سال 1860 منتشر شد. نام واقعی رمان نویس انگلیسی ،جورج الیوت (1819-1819) ، ماری آن (ماریان) ایوانز است،وی یکی از نویسندگان برجسته دوره ویکتوریا بود.
این کتاب ، دو شخصیت اصلی را از دوران کودکی آن ها در اوایل دهه ی 1800دنبال می کند. مگی عمیقا به برادرش دل بسته است ، اما اوضاع و احوال متضاد آن ها باعث ایجاد استرس و سوء تفاهم می شود تا اینکه در نهایت در لحظه ای خاص ،قبل از این که فاجعه بر آن ها غلبه کند ،با یکدیگر آشتی می کنند. موضوع اصلی رمان ، مبارزه ی انسان بین جبرگرایی معنوی و اراده آزاد است. در این داستان ،مگی تالیور که بسیار دختر باهوشی است همیشه با خانواده اش درگیر هایی دارد. او از جلب رضایت آن ها برای ازدواج با پسری عاشقش شده نا امید شده است و با رسیدن به بزرگسالی ، درگیری بین انتظارات خانواده اش و خواسته های خودش، او را در وضعیتی دردناک ، میان مردانی متفاوت قرار می دهد. که از جمله ی آن ها می توان به برادر مغرور و سرسختش و یک دوست نزدیک که پسر بدترین دشمن خانواده اش است اشاره کرد .این دوست، خواستگار کاریزماتیک اما خطرناک اوست. مدتی بعد مگی به دیدن دخترخاله ی ثروتمندش و نامزد او می رود و مسائلی که در این دیدار پیش می آید داستان را پیش می برد...
وقتی کسی بعد از سال ها غیبت به کتاب های [الیوت] برگردد، کتاب ها بر خلاف انتظارش ،مملو از همان انرژی و گرمای سابق است ، به طوری که دلمان می خواهد بیش از هر چیزی در این گرما وقت بگذرانیم.
آقای تالیور یکی دو دقیقه ای درنگ کرد، سپس هر دو دستش را در جیبهای شلوار فرو برد، تو گویی امیدوار بود رهنمودی در این باره از آن ناحیه به دست آورد.
دشتی گسترده، آن جا که فلوس گسترنده شتابان از میان کرانه های سبزش به جانب دریا پیش می رود و خیزاب زیبا، که به پیشبازش شتافته است، وی را با شور در آغوش می گیرد و از شتابش می کاهد. بر این جریان نیرومند کشتی های سیاه روانند، کشتی های سنگین از الوارهای خوشبوی کاج، کیسه های پر از دانه های روغنی، یا زغال سیاه و رخشنده. مقصد این محصولات شهر «سنت اوگز» است که بامهای کهنسال و سرخ و شیار شیار و شیروانی های وسیع انبارهایش را در میان پشته ای پوشیده از درخت و کناره رود به تماشا می گذارد، در حالی که پرتو نگاه گذرای خورشید زمستانی ته رنگی ارغوانی به آب می بخشد. در دوردست، از هر سو، مرغزارهای شاداب گسترده است، با قطعاتی از خاک سیاه که برای افشاندن بذر نباتات درشت برگ آماده شده اند، یا از هم اکنون کشت نباتات نازک برگ پائیزی ته رنگی بدانها به وام داده است. بازمانده کومه های زرین کندوهای عسل سال پیش هنوز در فواصل بین خاربست ها به چشم می خورند، و همه جا، جای جای، درختانی این خاربست ها را آراسته اند.
در این مطلب قصد داریم به حقایقی کوتاه درباره ی زندگی شخصی و حرفه ای این نویسنده ی برجسته و تأثیرگذار بپردازیم.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
چرا کتاب ترجمه یونسی 170 صفحه بیشتر از ترجمه علیقلیان هست !
کتاب ترجمه آقای علیقلیان در قطع وزیری و بزرگ هست.
کتابی خوب و خواندنی در خصوص دو شخصیت اصلی تام و مگی که از دوران کودکی روایت میشود . ترجمه احد علیقلیان پیشنهاد میشه
ایران کتاب عزیز داری چه کار میکنی حدود دو ساعت پیش همین کتابو با تخفیف ۱۷۵ هزار تومن زده بودی یعنی تو دوساعت قیمت کتابو دوبرابر کردی😂😂 دستمریزاد
نشر نیستان را بدلیل ارزون بودن و خلاصه بودن انتخاب کردم-هم صرفه جویی در وقت هم هزینه
چقد غم داشت این کتاب
نشر نگاه چاپ ششم جلد شومیز هست لطفا تصحیح کنید .. نشر نگاه واقعا چی فکر میکنه جلد شومیز و کاغذ بالک با این قیمت فضایی؟
ممنون اطلاع رسانی کردید
کتاب خوبی بود اگه اینقدر پایانش کلیشه ای تموم نشده بود.
من به شخصه وقتی کامنتهای متعدد شمارو زیر کتابها میدیدم همیشه مثبت بهش نگاه میکردم که این کتاب هارو خوندین! ولی بنده همین دیشب آسیاب کنار فلوس رو تموم کردم و دقیقا برعکس کامنت شما بود! پایان کلیشه ای؟! اتفاقا میشه گفت کل کتاب یه طرف پایانبندیش یه طرف شاید داستان اصلی و رخدادها تا حدودی کلیشه ایی بوده باشه ولی پایانبندیش اصلا اتفاقا خیلی هم شوکه کننده متفاوت و دردناک بود…میتونین بگین که از پایانش خوشتون نیومده ولی اینکه بگین کلیشه ایی دیگه دور از واقعیته! و شاید باور نکنین ولی این کامنت حین خوندن کتاب همیشه همراهم بود و انرژی میگرفت که پایانش تکراری و قابل حدس و کلیشه اییه ولی خوشبختانه اینجوری نبود پس لطفا یکم در نظراتتون دقت کنین چون نظرات تاثیرگذاره…حالا واسه این کتاب ک هیچی ولی امیدوارم بقیه کتاب هایی رو که واسشون کامنت گذاشتین رو خوندن باشین🙏🏾📚
ترجمه علیقلیان پیشنهاد میشه
کتاب خیلی عالی بود با اینکه ترجمه یه مدلی بود که گاهی سخت میشد مفهومو فهمید ولی کلا خیلی چیزا ازش یادگرفتم