تحقیقات دقیق این رمان که درباره جنگ جهانی دوم و مرد شدن پسری جوان است را برجسته می کند. رمانی گیرا.
کتاب زیر آسمانی به رنگ خون داستان حقیقی تلاش های یک جوان ایتالیایی برای مقابله با نازی ها را روایت می کند.
اکشن ، ماجراجویی ، عشق ، جنگ و یک قهرمان حماسی - همه در پس زمینه تاریک ترین لحظات تاریخ.
ایل دوچه هم مانند همه فرعونها، امپراتورها و مستبدان پیش از خود نمرد تا فروریختن امپراتوری ای را که بر پا کرده بود به چشم دید. در بعدازظهر آن روز اواخر بهار، قدرت سیاسی داشت مانند خون از تن و جان بنیتو موسولینی خارج میشد. قدرت داشت برای همیشه از چنگ او میگریخت؛ درست مانند شادی و سرزندگی که از قلب بیوهای جوان بگریزد و هرگز بازنگردد. لشگریان تارومار شده دیکتاتور فاشیست از شمال آفریقا عقب نشینی کرده بودند. جزیره سیسیل در محاصره نیروهای متفقین بود. آدولف هیتلر نیز هر روز سربازان و تدارکات بیشتری را به جنوب می فرستاد تا چکمه ایتالیا را پرزور تر کند
در آن احوال فقط هفده سال داشت با یک متر و هشتادوپنج سانتی متر قد و هفتادوپنج کیلو وزن دراز بود و دیلاق، دست وپایی بزرگ داشت و موهایی سرکش و رام نشدنی، آن همه جوش غرور جوانی روی صورتش و بدتر از همه، دست و پا چلفتی بودنش نمی گذاشت هیچ کدام از دخترهایی که از آنها خواهش می کرد با هم به سینما بروند، همراهش شوند. با این همه، پینو ذاتا در زمره آدمهایی بود که خم به ابرو نمی آورند. س به سمت میدان جلوی دوامو یا همان کلیسای بزرگ گوتیکی می رفت که درست در قلب شهر میلان جاگرفته بود و بازیلیکادی سانتا ماریا ناشنته نام داشت. همراه دوستانش بود و بی خیال و مطمئن.
ترجمه جناب گلفر واقعا خوب بود و کمترین سانسور رو داره خود کتاب هم روایتی جذاب از جنایتها و اتفاقات غمبار جنگ جهانی دوم بود در کنار رابطه عاشقانه ای که درگیر سیاست و جنگ میشه و یه داستان تراژیک میسازه
کدوم نشر بهتره؟