کتاب سه غریبه در شهر

The Strangers
(اسرار خانواده گری استون 1)
کد کتاب : 24809
مترجم :
شابک : 978-6004627849
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 345
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«مارگارت پیترسون هدیکس» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب سه غریبه در شهر اثر مارگارت پیترسون هدیکس

کتاب «سه غریبه در شهر» رمانی نوشته ی «مارگارت پیترسون هدیکس» است که اولین بار در سال 2019 چاپ شد. در «اوهایو»، بچه های خانواده ی «گری استون» اکنون سال ها بعد از مرگ پدرشان، زندگی آرام و خوشایندی را در کنار مادرشان سپری می کنند. تا این که آن ها یک روز می بینند مادرشان در حال گریه کردن به خاطر شنیدن خبری در مورد سه کودک ربوده شده، است—کودکانی اهل «آریزونا» که نه تنها تاریخ تولد و نام های یکسانی با بچه ها دارند بلکه مادرشان نیز به شکل عجیبی کاملا شبیه مادر آن ها است. بچه های خانواده ی «گری استون» بعد از این که مادرشان در روز بعد ظاهرا به یک سفر کاری می رود، نامه ای رمزنگاری شده را دریافت می کنند که اطلاعات عجیبی را در خود جای داده است. حالا بچه ها باید نامه را رمزگشایی کنند و تنها با استفاده از هویت خودشان و چیزهایی که می دانند، پاسخ این معما را بیابند.

کتاب سه غریبه در شهر

مارگارت پیترسون هدیکس
مارگارت پیترسون هدیکس ،زاده 9 آوریل 1964، یک نویسنده آمریکایی است .مارگارت پيترسون مجموعه بچه­‌هاي سايه، ادعاي شهرت، قصر آينه، فقط الا، هويت دوگانه، خانه‌اي در خليج، فرار از حافظه، فراز و فرود، تغيير مسير و فرار از زمان را در کارنامه خويش دارد. آثارش از سوي انجمن بين­‌المللي کتاب کودک، انجمن کتابخانه­‌هاي امريکا براي نوجوان(ALA) و انتخاب برتر براي جوانان خواهان مطالعه برگزيده شده‌­اند و در فهرست جوايز سي­ و­ چهار ايالت قرار گرفته اند. مارگارت ف...
نکوداشت های کتاب سه غریبه در شهر
A satisfying narrative about perception and personal memories.
روایتی رضایت بخش درباره ادراک و خاطرات شخصی.
Publishers Weekly Publishers Weekly

A thrilling adventure filled with mysteries and plot twists.
یک ماجراجویی مهیج که سرشار از معما و پیچ و خم های داستانی است.
Barnes & Noble

With a multifaceted mystery and complex themes.
با معمایی چندوجهی و تم هایی پیچیده.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کتاب سه غریبه در شهر (لذت متن)
تا جایی که یادش می آمد، همیشه مجبور بود برادر بزرگتر مسئولیت پذیری باشد که لازم است به مامان و «اما» و «فین» کمک کند؛ بزرگ مرد کوچک.

بچه های کوچک تر گریه می کردند، ولی «راکی» مدام بهشان می گفت: همه چی درست میشه. من مواظبتون هستم. حتی اگر در دلش می گفت: هیچ راه فراری نیست. حالا چیکار کنیم؟

تصویری که در ذهنش داشت، زیادی واضح بود. به خودش گفت: دیگه تا الان اون بچه ها رو نجات دادن. احتمالا یه عالمه بادکنک و پرچم براشون گرفتن که روش نوشته به خونه خوش اومدین، با یه عالمه اسباب بازی و بستنی دقیقا مثل همونی که «فین» چند ساعت پیش گفت.