روبو به درون اتاق آمد و نان یک لیوری، پاته و بطری شراب سفید را روی میز گذاشت. اما آن روز صبح ننه ویکتوار پیش از رفتن به سر کار خود گویا چنان با بی مبالاتی آتش را در اجاق کپی کرده بود که گرما رو به سردی گذاشته بود. این بود که معاون رئیس ایستگاه پنجره را گشود و به بیرون خم شد.
این آخرین خانه در سمت راست راسته ی بن بستر آمستردام بود؛ ساختمان بلندی بود که کمپانی راه آهن غرب برای اقامت برخی از مستخدمان خود از آن استفاده می کرد. چشم انداز پنجره ی طبقه ی پنجم در کنج بام شیروانی دو شیبه به ایستگاه گشوده می شد، و ایستگاه خندق وسیعی بود که در ناحیه ی اروپا ساخته شده بود و به چیزی می ماند که دور از چشم به ناگهان گسترش یافته باشد، و این حالت آن بعد از ظهر را با آن آسمان خاکستری نیمه ی فوریه، خاکستری مه آلود و گرمی که آفتاب از صافی آن می گذشت، چشمگیرتر جلوه می داد. رو به رو ، ساختمان های کوچه ی ژم در این آفتاب بخارآلود مه گرفته می نمود و گویی در هوا محو می شد. در سمت چپ بام های عظیمی دهان می گشودند که با شیشه های دود گرفته ی خود ایستگاه را فرا می گرفتند.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
«ادبیات فرانسه» از اشعار قرون وسطایی گرفته تا رمان های مدرن، برخی از تأثیرگذارترین و جسورانه ترین آثار را در ادبیات اروپا و جهان به وجود آورده
داستان جالبی داشت اما چون بخش عمده داستان در یک مکان خاص رخ میداد یکم اذیت کننده بود ولی در کل راضی بودم و اولین باری بود که یکی از کتابهای زولا رو میخونم ، البته این رو هم بگم زولا تقریبا میخواست مثل جنایت و مکافات داستایفسکی این کتابشو به نوشتار دربیاره اما خب این کجا و آن کجا ، اصلا قابل قیاس نیستن
کلا عجیب بود به پای ژرمینال نمیرسید ولی خیلی حس حال غریبی داشت
در مجموعه ی۲۰جلدی روگون ماکار این اثر رو جسورانهترین و ناتورالیستیترین اثر زولا میشناسن.قبلن این کتاب بانام انسان وحشی ترجمه شده بود. دیو درون در کنار ژرمینال و آسوموار و نانا و زمین، جزء مهمترین آثار زولا محسوب میشه
بعلاوه ترز راکن