اشک ریختن گاه نوعی دفاع تاکتیکی است، به ویژه دربرابر احساس خشم. این ها اشک ناشی از غم اصیل نیست، بلکه نوعی ابراز واپس روانه رنجیدن/اذیت شدن، آزار دیدن، ناامیدی، درماندگی و یا ناکامی است. دوانلو و بسیاری از متخصصان ISTDP به منظور ابراز «احترام اندک به دفاع های بیمار (رجوع کنید به مدخل بی احترامی)»، این گونه از گریستن را «آه و ناله» یا «اشک و آه» می نامند. درمانگر باید بتواند اشک دفاعی را از اندوه حقیقی و اصیل متمایز کند. درمانگر نباید مانع از تجربه اندوه حقیقی شود و آن متوقف کند. و در حقیقت باید در تعمیق و تجربه کامل آن به بیمار کمک کند. از سوی دیگر، تعمیق و تشدید گریه دفاعی در بهترین حالت اتلاف وقت است و در بدترین حالت تشدید افسردگی و تقویت الگوی درماندگی/ناامنی. توجه به محتوای گفته ها و افکار بیمار در تمایز این حالات از یکدیگر یاری بخش است. از دست دادن شخصی مهم یا غم ناشی از فرصت های از دست رفته از اندوه اصیل حکایت دارد. موضوعات و مضامین مرتبط با اذیت شدن و رنجش، ناامیدی، درماندگی و ناکامی حاکی از گریه و ناله دفاعی است.