1. خانه
  2. /
  3. کتاب این جا باران صدا ندارد

کتاب این جا باران صدا ندارد

3.3 از 1 رأی

کتاب این جا باران صدا ندارد

Inja Baran Seda Nadarad
انتشارات: نشر چشمه
ناموجود
12000
معرفی کتاب این جا باران صدا ندارد
«این‌جا باران صدا ندارد» سومین رمان کامران محمدی است. او با داستان‌های مینی‌مال کارش را شروع کرده است، برخی از این داستان‌های مینی‌مال در جشنواره‌های داستان جوایزی هم برده‌اند. او سابقۀ روزنامه‌نگاری هم دارد.
این رمان در واقع رمان سوم یک سه‌گانه است که خود کامران محمدی آن را سه‌گانه فراموشی نامیده است. فراموشی مفهوم اصلی هر سه رمان است. دو رمان قبلی این سه‌گانه «آن‌جا که برف‌ها آب می‌شوند» و «بگذارید میترا بخوابد» هستند. موضوع فراموشی در هر کدام از این رمان‌ها از زاویه‌ای متفاوت روایت می‌شود. به جز مشابهت در مضمون فراموشی، این سه رمان از نظر داستانی شباهتی به هم ندارند اما از نظر ساختاری مشابهت‌هایی دارند. داستان هر سۀ این رمان‌ها در سه روز اتفاق می‌افتد. محمدی از عناصر طبیعی و فضای طبیعت هم برای فضاسازی داستان این سه رمان استفاده کرده است. داستان رمان «آن‌جا که برف‌ها آب می‌شوند» در سه روز برفی اتفاق می‌افتد و ماجراهای رمان «بگذارید میترا بخوابد» در سه روز آفتابی رخ می‌دهد و حالا سه روز بارانی در انتظار شخصیت‌های رمان «این‌جا باران صدا ندارد» است. انگار باران لایه‌ای را می‌شوید و پس می‌زند، برخی اتفاقات که شخصیت‌ها گمان می‌کردند فراموش شده است از پرده برون می‌افتد و بحرانی را در زندگی آن‌ها رقم می‌زند. در روز نخست یک اتفاق باعث یادآوری ماجرایی دردناک می‌شود و در روز دوم و سوم ارتباط روان‌شناختی اتفاقات رخ‌داده برای شخصیت‌ها روایت می‌شود.
در رمان «این‌جا باران صدا ندارد» بر خلاف رمان «بگذارید میترا بخواد» که بیشتر شخصیت‌هایش زن بودند، در این رمان شخصیت‌های اصلی همه مرد هستند. سوءظن مردها به زن‌ها قصه را شکل می‌دهد. «این‌جا باران صدا ندارد» در بارۀ روابط دو زوج و یک فرد تنهاست که پس‌زمینه‌ای از دوران جنگ نیز در آن روایت می شود و به فعالیت‌های گروهک‌ها در کردستان در اوایل دهه شصت اشاره دارد.
یکی از مردها دچار بیماری وسواس است و به همسرش شک دارد و حاضر نیست بچه‌دار شوند، زن از این تنهایی خسته شده است و به فکر رهایی است. زوج دیگر، زن و شوهری هستند که زن بچه نمی‌خواهد و تصمیم دارد امروزی باشد و مرد که از او دلگیر است.
«این‌جا باران صدا ندارد» هم مثل دو رمان دیگر این سه‌گانه، از فصل‌های کوتاهی تشکیل شده است و همین کار خواندن را برای خواننده راحت می‌کند. در هر سه رمان یک اتفاق تلخ در گذشته رخ داده است که ظاهرا فراموش شده است و حالا بعد از چندین سال طی اتفاقاتی که بدنه داستان را تشکیل می‌دهند، یادآوری می شوند.
این سه رمان در ژانر روان‌شناختی قرار دارند و می‌توان آن‌ها را به علاقمندان این ژانر پیشنهاد داد.
درباره کامران محمدی
درباره کامران محمدی
«کامران محمدی» متولد ۱۳۵۰ با نوشتن داستان‌های مینی‌مالیستی برای مطبوعات دهه‌ی هفتاد، خودش را به دنیای ادبیات معرفی کرد. کتاب اول او هم مجموعه‌ای از داستان‌های مینی‌مال بود که سال هشتاد و یک منتشر شد. اما نام او اواخر دهه‌ی هشتاد با رمان کوتاه «آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند» بیش‌تر شنیده شد. رمانی که درواقع رمان اول سه‌گانه‌ای بود به نام «سه‌گانه‌ی فراموشی». محمدی کارشناس ارشد روان‌شناسی است و در آثارش عموماً رگه‌های پررنگی از رشته‌ی دانشگاهی‌اش دیده می‌شود. او سال‌ها به عنوان روزنامه‌نگار و منتقد در رسانه‌های مختلفی فعالیت کرده است. او در حوزه‌ی نوشتن فیلمنامه نیز فعالیت داشته است و در فیلم اقتباسی «بگذارید میترا بخوابد» که مدتی بعد از انتشار کتاب به کارگردانی آرش سنجابی ساخته شد، به عنوان مشاور کارگردان حضور داشته است.
. برگزیده‌ی جایزه‌ی والس با رمان «آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند»
. برگزیده‌ی جایزه‌ی کتاب سال دانشجویی با مجموعه‌ی «خدا اشتباه نمی‌کند»
. برگزیده‌ی جشنواره‌ی داستان‌های مینی‌مالیستی با تک‌داستان «شمع‌ها خاموش نمی‌شوند»
. نامزد نهایی جایزه‌ی دوسالانه‌ی گلشیری با رمان «آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند»
. نامزد نهایی جایزه‌ی هفت اقلیم با مجموعه‌ی «رولت روسی»

سایر آثار داستانی کامران محمدی:
. خدا اشتباه نمی‌کند / مجموعه داستان / ۱۳۸۱ نشر نیستان
. قصه‌های پریوار و داستان‌های واقعی / مجموعه داستان / ۱۳۸۸ نشر ققنوس
. آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند / رمان / ۱۳۸۸ نشر چشمه
. بگذارید میترا بخوابد / رمان / ۱۳۹۰ نشر چشمه
. این‌جا باران صدا ندارد / رمان / ۱۳۹۱ نشر چشمه
. رولت روسی و هشت داستان دیگر / مجموعه داستان / ۱۳۹۴ نشر چشمه
. مه / رمان / ۱۳۹۵ نشر چشمه
نظر کاربران در مورد "کتاب این جا باران صدا ندارد"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فقط از ذهن بیمار گونه اقایون نسبت به همسراشون می‌گفت واین ماجرا همچنان ادامه داره یعنی واقعا همه اقایون اینقدر ذهنشون درگیر این مسئله است

1400/09/06 | توسطکاربر سایت
0
|

رمان‌های هومن کامران رو من خیلی دوستشون دارم

1399/06/01 | توسطرضوان درویش پور - کاربر سایت
0
|