سازمان یونسکو به این دو شخصیت بزرگ که در هیاهوی این قرن جنگ زده، به آرامی از « معنای حقیقی قدرت » سخن گفتند و شجاعانه بر آن پای فشردند و اثرش را گستراندند، ارج می نهد. اینک قرن ما شاهد به کارگیری و نضج روش های عاری از خشونت به مثابه نیرویی جدید برای ایجاد دگرگونی های اجتماعی و پیشبرد مقاصد سیاسی و دستیابی به دموکراسی، عدالت و صلح است. هنگامی که بنیانگذاران سازمان یونسکو در نوشته های خود از لزوم ایجاد استحکام روحی و اخلاقی در بشر برای حرکت به سوی آزادی، عدالت و دموکراسی سخن می گفتند، درحقیقت قدرت اندیشه را درمقابل اندیشه قدرت در نظر داشتند. به همین دلیل، مهم این است که از خلال این کتاب دریابیم « فرهنگ صلح » برای خود تاریخی داشته است و مهم تر اینکه آینده ای نیز خواهد داشت.
دهه ۸۰ شاهد جریان یافتن جنبش های موفقیت آمیز و متکی بر « نیروی مردم » در کشورهای حوزه بالتیک، لهستان، جمهوری دموکراتیک آلمان، و کشوری در شرق اروپا که امروز نام جمهوری چک را به خود گرفته، اتحاد شوروی سابق، برمه ( میانمار کنونی ) ، گواتمالا، افریقای جنوبی، فیلیپین و دیگر جاهای سراسر جهان بوده است. این مبارزات، در برابر رژیم های نظامی تا بن دندان مسلح یا نظام های امنیتی به ظاهر شکست ناپذیر کارایی خود را نشان داده و بدون بروز خونریزی، باعث پیروزی انقلاب هایی شده اند. از آنجایی که لازمه دست زدن به چنین مبارزاتی، قبول مسئولیت دشوار و توانفرسای سازمان دهی توده ها از سوی افراد غیرنظامی است، این مبارزات غالبا سبب بروز دوره های طولانی فشار و ارعاب شده است. ولی حتی در کشورهایی که این مبارزات گسترده عاری از خشونت، موفق به بیرون راندن دیکتاتورها نشده، در اغلب موارد توانسته است ماهیت سرکوبگر رژیم ها را به نمایش بگذارد. البته جنبش های مردمی، با وجود موارد متعدد پیروزی، همیشه نیز به موفقیت دست نیافته اند. برخی مبارزات سخت، بدون اینکه قصوری از پیشگامان و مبلّغان عدم خشونت سر زده باشد، با رنج فراوان و کشته شدن افراد بسیاری توام بوده است. گاهی بسیج توده ها فقط نتایج نسبی ایجاد می کند. جنبش عاری از خشونت دانشجویان چینی در روزهای سوم و چهارم ژوئن سال ۱۹۸۹ در میدان تیان آن من، با آتش سلاح ها سرکوب شد. این واقعه اکنون هشداری است مبنی بر اینکه رهبران جنبش عاری از خشونت چگونه ممکن است در محاسبات خود دچار اشتباه شوند.