بدیع و وفادار به واقعیت.
خیره کننده.
پاموک، بزرگترین نویسنده ی ترکیه است.
آقای جودت زیر لب گفت: «آستین لباس خوابم، پس گردن و پشتم، همه جای کلاس، همه جای رختخواب و ...اه اه اه، همه جای تختخواب خیس آبه! بله، همه چی خیس آبه و من... بیدار شدم.»
معلم با چوب دستی اش او را به همه ی بچه های کلاس نشان می داد و بچه ها با نگاهی سرشار از تحقیر در چشمان او خیره شده و به نشانه ی تأیید حرف معلم که او را مسبب این وضع می دانست، سرهایشان را بالا و پایین می کردند. جالب این که نگاه برادرش که دو سال از او بزرگ تر بود و همکلاسی اش، از نگاه دیگران به مراتب تحقیرآمیزتر بود!
من با همه فرق داشتم، تک بودم، تنها بودم، اما هیچ کدامشان جرأت نمی کردند که به من دست بزنند. آب هم که همه جای کلاس را گرفته بود.
اورهان پاموک اولین نویسنده از کشور ترکیه است که موفق به کسب جایزه نوبل شده است.
بنظر من داستان خیلی یکنواختی هست تا صفحه ۴۵۰ اتفاق خاصی نمیافته حرفهای زیادی رد و بدل میشه و لی کار انجام نمیشه خیلی راغب نیستم ادامه بدم بیشتر درخصوص مدرنیته و سنت و یا مذهب موضوع دور میزنه و نویسنده خیلی لفت میده موضوع رو
ترجمه غریب کامل و نشر چشمه بدون سانسوره
ترجمه غریب قابل اطمینان نیست ارسلان فصیحی و علیرضا سیف الدینی مورد تایید هستند
نظرت برای خودت محترمه . ترجمه غریب خوبه
چرا تعداد صفحات هر ناشر فرق داره اونم 100 تا 200 تا
سلام و وقت به خیر. تفاوت صفحهها دربارهی اکثر کتابها به دلیل تفاوت در فرم صفحهآرایی، اندازهی فونت، انتشار یا عدم انتشار مقدمه و موخرهی مترجم، ناشر و نویسنده در ترجمههای مختلف است و البته بعضا هم سانسور! متشکریم از شما و حسن توجهتون.
"تغییر"بنمایه این داستانه... پاموک روند تغییر در لایههای اجتماعی(۱۹۰۵_۱۹۷۰)را در ماجرهای سه نسل از یک خانواده،به زیبایی به تصویر کشیده. بهترین ترجمه هم قطعاً ترجمه عینله غریب 👌
ترجمه عین اله غریب واقعا ضعیفه
ترجمه علیرضا سیف الدینی نشر نیماژ واقعا بهترین ترجمه است
آیا شما هر سه ترجمه رو خوندید؟ در ضمن بنظر بنده عنوان آقای جودت و پسران صحیح میباشد دو مترجم محترم عنوان رو درست ننوشتند