ترا نباید که از امروز بگریزی، / که روزی که بی تاب آمدن آنی، / بهتر از امروزینت نیست. / پس شادمانه در کنار من بنشین. / که جهانی را به کنار می نهم، / و جهانی را در پیش. / چنین، با من ات امنی خواهد بود: / امروز امروز است، و فردا، فردا. / و زنجیره ی آن چه می آید، و آن چه گذشت، / نه می گسلد، نه باز می ماند. / پس تو بمان، ای جان جهان. / که از همه ی آن چه رفت و هست، تو می آوری ام، تو می بخشی ام
شمال و غرب و جنوب فرو می پاشند/تخت ها می شکنند و کشورها به لرزه در می آیند/ پس به دیار پاک مشرق بگریز/ تا در شمیم هوای پدرشاهی/ به فیض عشق و باده و غزل/ چشمه خضر جوانت کند/ آن جا در حریم صدق و سادگی /می خواهم به ژرفا/ و سرچشمه تبار انسانی برسم.
میراث ادبی آلمان همانند پیشینه ی هنرهای زیبا و سینما در این کشور، وسعت شگفت انگیزی دارد
یوهان ولفگانگ فون گوته را یکی از بزرگترین قهرمانان فرهنگی اروپا و هم تراز با چهره های برجسته ای چون «ویلیام شکسپیر»، «دانته» و «هومر» در نظر می گیرند.
در تاریکی این دنیا همیشه کسانی یافت میشوند که از خود نور میپراکنند
ترجمه حدادی رو تهیه کنید
از بهترین شاهکارهای ادبی جهان است.هرچقدر آنرا میخوانم بیشتر از آن لذت میبرم.