به شکل درخشانی سریع و بامزه.
بچه ها عاشق داستان بسیار خنده دار و رویداد-محور این کتاب می شوند.
یک معرفی بسیار خنده دار و عجیب از بریتانیای تحت سلطه ی روم.
از همان وقتی که فریاد پیروزی ژولیوس بعد از قهرمانی غافلگیر کننده اش، در بزرگ ترین آمفی تئاتر روم، یعنی کولوسئوم پیچید، او تبدیل به ستاره ی گلادیاتورها شد! داستان دلاوری او مثل آتش، سراسر امپراتوری بزرگ را درنوردید. مردم از دور و نزدیک فقط برای تماشای مبارزه ی او می آمدند و او عاشق دقیقه به دقیقه ی این زندگی بود.
ژولیوس همان طور که با خوش حالی برای طرفدارانش دست تکان می داد، گفت: «این قدر نگران نباش کورنلیوس. به اندازه ی کافی وقت داریم. بذار مردم روم از دیدن قهرمانشون که بین اون ها قدم می زنه، لذت ببرن!» کورنلیوس غر زد: «مواظب باش، ممکنه به همین زودی ها کله ت اونقدر باد کنه که دیگه نتونی توی این خیابون های باریک قدم بزنی!»
ژولیوس سریع دور و بر خیابان را نگاه کرد تا ببیند از چه چیزی می تواند برای به جاگذاشتن رد سمش روی کاغذ استفاده کند. «چطوره من سمم رو بزنم توی گل؟ اون وقت تو می تونی یه اثر گلی از سم گورخر گلادیاتور، مخصوص خود خودت داشته باشی!» گل از گل دختر شکفت. «وای! بله آقای گورخر، این که فوق العاده است! ممنونم.»
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.