کتاب اردک وحشی

The Wild Duck
کد کتاب : 3924
مترجم :
شابک : 9785093431962
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 228
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1884
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

مرغابی وحشی
The wild duck
کد کتاب : 3927
مترجم :

شابک : 978-6007806173
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 222
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1884
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

مرغابی وحشی
The Wild Duck
کد کتاب : 31845
مترجم :
شابک : 978-6226671668
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1884
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

مرغابی وحشی
The wild duck
کد کتاب : 3925
مترجم :
شابک : 9786008055709
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 174
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 1884
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب اردک وحشی اثر هنریک ایبسن

آیا باید به هر بهایی در جستجوی حقیقت شتافت؟ پسر ایده آلیست یک تاجر فاسد، تزویر و دورویی پدرش را برملا می کند ، اما در این روند افرادی را که می خواهد نجات دهد، نابود می کند. هدف او رهایی دوست دوران کودکی خود از دروغ هایی است که زندگی شاد و خانه و کاشانه ی او بر آن بنا شده است.
نمایش نامه ی خیره کننده ی "اردک وحشی" به قلم درخشان "هنریک ایبسن"، در مورد دو دوست صمیمی به نام های "یالمار ایکدال" و "گرگیرش ورله" است. این دو دوست، تحت فشار سابقه ای هستند که میان پدرانشان "ایکدال پیر" و "هاکون ورله" وجود دارد. "گرگیرش ورله" دوستش "یالمار ایکدال" را مجبور می کند تا با حقیقت زندگی مقابله کند؛ اما حقیقت فقط زخم های بیشتری بر تن آن ها به وجود می آورد. "اردک وحشی" از آن جایی به نمایش در می آید که آن ها بعد از هفده سال دوباره به هم پیوسته اند اما هنوز هم ارواح گذشته ی آن ها، دست از دنبال کردنشان برنداشته است. شبح مادر گرگیرش، همسر یالمار یعنی جینا، گرگیرش، آقای ورله و خدمتکار خانه اش را تعقیب می کند.
شخصیت های نمایش نامه ی "هنریک ایبسن"، از نشاط و سرزندگی مشخصی برخوردار هستند. آنها به کیفیت حیات، اصل زندگی کردن ، و به هدفی بالاتر اعتقاد دارند. آن ها فکر می کنند، عمل می کنند ، مبارزه می کنند ، حضور خود را به خواننده می شناسانند، مشاهده می کنند ، احساس می کنند ، و همه کار می کنند تا یک شخصیت منفعل به چشم نیایند، بنابراین بینش "هنریک ایبسن" در مورد شخصیت ها واقعا ستودنی است.

کتاب اردک وحشی

هنریک ایبسن
هنریک یوهان ایبسن، زاده ی 20 مارس 1828 در شین و درگذشته ی 23 می 1906، شاعر، نمایشنامه نویس و درام نویس نروژی بود.ایبسن در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین بار، طعم فقر و تنگدستی را چشید و از این دوران به بعد، آن قدر به او سخت گذشت که تا آخر عمر، همواره از فقر و درماندگی همچون کابوسی دردناک می ترسید.بعد از تولد او، اوضاع خانواده تغییر کرد. مادرش برای تسکین پیدا کردن روحش، به مذهب روی آورد و پدرش هم دچار افسردگی شد. با وقوع انقلاب 1848 در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادی خواهانه پر...
قسمت هایی از کتاب اردک وحشی (لذت متن)
یک خدمتگزار: (جلوی در اتاق دیگر) می گم... پترسن!... یه پیرمردی اومده و... پترسن: (زیر لبی) بر شیطون... یه همچین وقتی کی می تونه باشه؟! ایکدال پیر از راست می آید. پالتوی ژنده ای پوشیده و یقه اش را بالا زده است. دستکش پشمی به دست کرده است. عصا و کلاهی از خز به دست گرفته است و یک پاکت کاغذی قهوه ای زیر بغل دارد. موی حنایی رنگش چرکین و ژولیده است و سبیل کم پشت سفیدی پشت لبش دیده می شود. پترسن: (که به سوی او می رود.) ای خدا... تو اینجا چی کار داری؟ ایکدال: (همان دم در) پترسن، باید برم دفتر. پترسن: دفتر که یه ساعته تعطیله و... ایکدال: دم درم همینو گفتن، پدرم! ولی گربرگ که هنوز اونجاس. پترسن یه لطفی بکن و بذار یواشکی از این طرف برم. (به در اختصاصی اشاره می کند. ) بار اولم نیس که از این طرف می ر م! پترسن: باشه، بیا برو. (در را باز می کند.) ولی یادت باشه وقت رفتن از راه همیشگی بری، چون که مهمون داریم. ایکدال: باشه. می دونم پترسن، ممنونم پدرم! رفیق باوفا ! ممنونم. (زیر لب) الاغ! (وارد دفتر می شود و پترسن در را پشت سر او می بندد.) ینسن: اینم از کارمندای دفتره؟ پترسن: نه. کارا که زیاد می شه، یه خرده ش رو می دن بهش ببره خونه رونوشت برداره. ولی روزگاری برای خودش کسی بوده این پیر مرد، ایکدال. ینسن: آره، از سر و وضعش پیداس خیلی بدبختی کشیده. پترسن: آره. یه زمانی افسر بوده، کسی باورش نمی شه! ینسن: برو بابا... افسر!