1. خانه
  2. /
  3. کتاب از سرزمین های انگور

کتاب از سرزمین های انگور

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.9 از 1 رأی

کتاب از سرزمین های انگور

Esperanza Rising
٪15
180000
153000
پیشنهاد ویژه
3 از 1 رأی

کتاب پرواز اسپرانسا

Esperanza Rising
انتشارات: پیدایش
٪25
175000
131250
معرفی کتاب از سرزمین های انگور
کتاب «از سرزمین های انگور» رمانی نوشته «پم مونیوس رایان» است که نخستین بار در سال 2000 انتشار یافت. دختری سیزده ساله به نام «اسپرانزا اورتگا» و خانواده اش، جزو طبقه ثروتمندان و زمین‌داران در مکزیک به شمار می آیند. پدر «اسپرانزا» مردی بخشنده، نیکوکار و مورد احترام در شهر است که به خدمتکاران خود، زمین و خانه می دهد. در ابتدای داستان، گروهی از راهزنان، پدر «اسپرانزا» را به قتل می رسانند و عموهایش نیز تهدید می کنند که خانه آن ها را تصاحب خواهند کرد. خدمتکاران خانه به «اسپرانزا» و مادرش کمک می کنند که به آمریکا بگریزند، اما آن ها مجبورند مادربزرگ عزیز «اسپرانزا» را تنها بگذارند و در زمانی مناسب برای آوردن او پیش خودشان تلاش کنند.
درباره پم مونیوس رایان
درباره پم مونیوس رایان
پم مونیوس رایان (Pam Muñoz Ryan) یک نویسنده آمریکایی برای کودکان و بزرگسالان است، به ویژه در ژانرهای چند فرهنگی. مونیوس رایان در بیکرزفیلد، کالیفرنیا متولد شد و از نظر تأثیرات فرهنگی باسکایی، ایتالیایی و اوکلاهومان نیمی از مکزیک است. مونیوس رایان بیش از چهل کتاب برای جوانان نوشته، از جمله کتاب های تصویری، خوانندگان اولیه و رمان های متوسط و برای بزرگسالان. او نویسنده دریافت کننده جایزه حقوق بشر و مدنی NEA ، جایزه ادبی ویرجینیا همیلتون برای ادبیات چند فرهنگی و جایزه لودینگتون برای بدنه کار بوده است. او همچنین نامزد ایالات متحده 2018 برای جایزه بین المللی هانس کریستین اندرسن است. رمان او Esperanza Rising به عنوان نمایشنامه تئاتر کودک مینیاپولیس سفارش داده شده است و در مکانهای اطراف آمریکا از جمله تئاتر گودمن در شیکاگو و تئاتر کاترلر با شکوه در بوستون اجرا شده است.
ویژگی های کتاب از سرزمین های انگور
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
  • برنده جایزه کتاب کودک جین آدامز سال 2001
  • نامزد مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا سال 2003
  • برنده جایزه یادبود جودی لوپز برای ادبیات کودکان سال 2001
نکوداشت های کتاب از سرزمین های انگور

با سبکی جذاب و کاراکترهای دلنشین.

Kirkus Reviews

داستانی تکان دهنده با نثری شیوا و شعرگونه که کودکان، مجذوب آن خواهند شد.

Booklist

تصویری قدرتمند از داستان مهاجرت یک دختر.

Scholastic
قسمت هایی از کتاب از سرزمین های انگور

«آلفونسو» گفت: «راهزن ها خیلی زیادن. برای زن ها امن نیست که شب ها توی جاده دیده بشن. ضمن این که عموهات یه عالمه جاسوس دارن. یادت نیست؟ برای همین باید با گاری به «زاکاتکاس» بریم و به جای «آگوئاسکالینتس»، از اونجا سوار قطار بشیم.»

مامان و «هورتنسیا»، از «سنیور رودریگز» تشکر و خداحافظی کردند و بعد بین دو طبقه گاری خزیدند. «اسپرانزا» با بی میلی خودش را به پشت بین آن دو سراند. «کی می تونیم بریم بیرون؟» مامان گفت: «هر چند ساعت یه بار نگه می داریم و پیاده می شیم تا خستگی در کنیم.»

مامان چند دقیقه سکوت کرد. سرش را گرداند و به خدمتکاران که دورش جمع شده بودند، نگاه کرد. دیگر چهره اش خیلی خشمگین به نظر نمی رسید. چشمانش خیس بود. «اسپرانزا» با خودش فکر کرد که وقتی مامان به «تیو لوییس» نه بگوید، خدمتکاران کجا می روند؟ مامان به «اسپرانزا» نگاه کرد، با چشمانی که می گفتند من را ببخش. بعد سرش را پایین انداخت و به زمین خیره شد.

نظر کاربران در مورد "کتاب از سرزمین های انگور"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

داستانش که این نبود

1400/12/11 | توسطفاطمه - کاربر سایت
0
|