کتاب سیاه تیغ; کتاب سیاه تیغ

کتاب سیاه تیغ

The Blackthorn Key

کد کتاب : 23222
مترجم :
شابک : 978-6004621601
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 313
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

نامزد جایزه ادگار سال 2016

نامزد جایزه کتاب خواندن Keystone سال 2018

نامزد جایزه کتاب کودکان دوروتی کانفیلد فیشر سال 2017

نامزد جایزه کتاب خوانندگان جوان Rebecca Caudill سال 2020

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب سیاه تیغ اثر کوین سندز

کتاب «سیاه تیغ» رمانی نوشته ی «کوین سندز» است که اولین بار در سال 2015 انتشار یافت. پسری چهارده ساله و بی سرپرست به نام «کریستوفر رو» شانس می آورد و شاگرد یک عطار مهربان به نام «استاد بندیکت بلک ثورن» می شود. اما افرادی در حال به قتل رساندن عطارهای لندن هستند، چرا که اعتقاد دارند اعضای «انجمن عطاران»، رازی خطرناک را مخفی نگه داشته اند. «کریستوفر» پسری بازیگوش است که به شوخی کردن با دیگران و انجام آزمایش های مختلف علاقه دارد، اما پس از این که «استاد بندیکت» مورد حمله قرار می گیرد، «کریستوفر» مجبور به فرار می شود. اکنون، هم قاتلینی از طرف یک عطاری رقیب در تعقیب او هستند و هم مردی پرنفوذ و خطرناک به نام «لرد ریچارد اشکوم».
کوین سندز
کوین سندز از زمان فرار از دانشگاه با یک جفت درجه در فیزیک نظری، به عنوان محقق، مشاور تجاری، معلم و بازیکن پوکر حرفه ای فعالیت کرده است. او در انتاریو، کانادا زندگی می کند. او نویسنده پرفروش ترین سریال Blackthorn Key است.
دسته بندی های کتاب سیاه تیغ
ادبیات کانادا
داستان معمایی
داستان فانتزی
داستان تاریخی
ادبیات داستانی
ادبیات معاصر
ادبیات نوجوان
دهه 2010 میلادی
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب سیاه تیغ
An exciting tale of alchemy and dark secrets.
داستانی هیجان انگیز درباره کیمیاگری و اسرار تاریک.
Publishers Weekly Publishers Weekly
A spectacular debut.
یک اثر نخست خیره کننده.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews
A heart-stopping adventure rich with suspense, mystery, and unforgettable characters.
یک ماجراجویی نفسگیر سرشار از تعلیق، معما، و کاراکترهای فراموش نشدنی.
Amazon Amazon
قسمت هایی از کتاب سیاه تیغ (لذت متن)
برای داروساز بودن، باید این را خوب درک کنید: «دستورالعمل همه چیزه.» داروسازی مثل پختن کیک نیست. معجون ها، پمادها، ژله ها و گردهایی که استاد «بندیکت»-با کمک من-می ساخت، به دقت و ظرافت خیلی زیادی نیاز داشتند.
اما دستورالعمل های جدید، همین جوری از آسمان پایین نمی افتادند. باید آن ها را کشف می کردی و این به هفته ها، ماه ها و حتی سال ها کار سخت نیاز داشت. به علاوه خرج زیادی هم می برد: مواد اولیه، تجهیزات، ذغال برای روشن نگه داشتن آتش، یخ برای خنک کردن حمام ها.
در هر آزمایش با جانت بازی می کردی و به خاطر همه ی این دلایل، یک دستورالعمل تأیید شده، حکم طلا را داشت. البته اگر می توانستید آن را بخوانید.