"خانه امن" رمانی است به قلم "آزیتا خیری" که علاوه بر مضامین مختلفی که در آن کار شده، برخی از مشکلات دختران در جامعه را نیز به تصویر میکشد. در این رمان بلند و ششصد و هشتاد صفحهای، زندگی دختری به نام رها موضوع اصلی داستان است. رها گذشتهی دردناکی را پشت سر گذاشته است. پدر و مادر او، سیاوش حقشناس و عاطفه خلج، دو منافق بودند که او را در کمپ اشرف به دنیا آوردند و رها تا ده سالگی به دست زنی نیمه مجنون، در آلمان بزرگ شد. سپس به ایران فرستاده شد تا همراه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. او یک دانشجوی درونگرا و آرام است که به دلیل گذشتهای که داشته و زخمهایی که از ایدئولوژی سیاسی منافقین خورده، سعی میکند از هر داستان سیاسی دوری کند.
قصهی "خانه امن" از آنجایی آغاز میشود که او به دکتر سید محمدحسن علوی، استاد راهنمای خود مراجعه میکند تا راجع به پایاننامهی خود با محوریت شهدای ترور، با او حرف بزند. استاد راهنمای او یک قاضی جوان با یک پست امنیتی است که چندان با گذشتهها بیارتباط نیست. ماموریتی خطیر بر عهدهی وی گذاشته شده که تا جایی که میتواند از آن طفره میرود اما نهایتا چارهای جز انجامش ندارد.
قدرت قلم "آزیتا خیری" در رمان "خانه امن" خودنمایی میکند و در این قصه که ژانرش اجتماعی است کمی معما، سیاست، عشق و عاشقی را در پس زمینهای نسبتا مذهبی، چاشنی کار میکند. داستان مملو از ماجراهای احساسی شخصیتهاست و قسمتی از تاریخ معاصر را توصیف میکند که به شهدای ترور و وقایع پیش از انقلاب، توسعه گروههای منافق، کمپ اشرف و همچنین شیوه زندگی، فرزندان و ایدئولوژی آنها اختصاص دارد.
کتاب خانه امن