1. خانه
  2. /
  3. کتاب دیوانگی

کتاب دیوانگی

5 از 1 رأی

کتاب دیوانگی

Senselessness
٪15
79000
67150
معرفی کتاب دیوانگی
کتاب «دیوانگی» رمانی نوشته «اوراسیو کاستیانوس مویا» است که نخستین بار در سال 2004 به چاپ رسید. در مرکز این داستان، نویسنده ای جوان و بی نام به چشم می خورد که از کشوری بی نام در حوزه آمریکای لاتین، به تبعید سیاسی فرستاده شده است. او شروع به توضیح در مورد شغل دلهره آور و خطرناکی می کند که در این کشور جدید بر عهده گرفته است: ویرایش گزارشی هزار و صد صفحه ای برای اسقف اعظم که حاوی جزئیاتی از شکنجه و قتل هزاران روستایی بومی به دست رژیم نظامی کنونی است. نویسنده از کلیسا بیزار است، اما روایت ها و شهادت های تشویش آور نجات یافتگان—که هم غیر قابل تصور هستند و هم فراموش نشدنی—برای او شوک آور و دگرگون کننده است.
درباره اوراسیو کاستیانوس مویا
درباره اوراسیو کاستیانوس مویا
اوراسیو کاستیانوس مویا (متولد 1957) رمان نویس ، داستان نویس و روزنامه نگار اهل السالوادور است. او در سال 1957 در هندوراس از مادری هندوراسی و پدری السالوادوری متولد شد. خانواده وی از چهار سالگی به السالوادور نقل مکان کردند. وی تا سال 1979 هنگامی که برای تحصیل در دانشگاه یورک در تورنتو عزیمت کرد ، در آنجا زندگی کرد. 
ویژگی های کتاب دیوانگی
  • «اوراسیو کاستیانوس مویا» از نویسندگان پرفروش در ادبیات السالوادور
نکوداشت های کتاب دیوانگی

هجوی کوبنده.

Publishers Weekly

هم سقوطی به جهنم و هم کتابی درباره این که چگونه یک فرد به انسان تبدیل می شود.

New York Magazine

مانند «کافکا» بعد از مصرف آمفتامین!

Believer
قسمت هایی از کتاب دیوانگی

«مشاعر من مختل شده است.» این جمله را با ماژیک زرد هایلایت کردم و حتی در دفترچه یادداشتم هم نوشتم، چون از این جمله های مبتذل روزمره نبود؛ از جنس کلمات قصار قلنبه سلنبه هم نبود؛ جمله ای بود که بیشتر از هر جمله دیگری که روز اول کارم خواندم، بهت زده ام کرد.

با خودم گفتم هر کس از چنین مصیبتی جان سالم به در ببرد، مشاعرش مختل می شود. بعد این قضیه به شکل بیمارگونه ای ذهنم را مشغول کرد و سعی کردم تصور کنم وقتی یارو بیدار شده چه احساسی داشته، مردی که خیال کرده بودند مرده و وسط شقه های گوشت زن و بچه هایش رهایش کرده بودند تا سال ها بعد این فرصت را پیدا کند که شهادت بدهد و من هم شهادتش را بخوانم و ویرایش کنم.

شهادتی که با جمله «مشاعر من مختل شده است» آغاز می شد؛ جمله ای که عمیقا تکانم داد، چون به سرراست ترین شکل ممکن، وضعیت روانی ده ها هزار نفر با تجربیاتی شبیه به مصائب این مرد «کاکچیکل» را خلاصه می کرد و همچنین خلاصه ای بود از وضعیت روانی هزاران سرباز و نیروی شبه نظامی که مردم به اصطلاح «هم وطن» خود را تکه تکه کرده بودند و ککشان هم نگزیده بود.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب دیوانگی" ثبت می‌کند