کتاب حاضر، داستانی است که در آن «گاستن» جوانی است که درصدد گرفتن انتقام مرگ برادرش است؛ او نایب السلطنه فرانسه « دوک دورلئان» را مسبب مرگ برادرش می داند به همین علت با گروهی همدست می شود و خود شخصا مسئولیت کشتن «دوک دورلئان» را به عهده می گیرد.
خواندن هریک از رمان های تاریخی الکساندر دوما (Alexandre Dumas)، مانند حضور در یک آموزشگاه دروس تاریخی است. آن هم دروسی که با علاقه و می توان گفت با لذت خوانده می شود و توشه ای از اطلاعات تاریخی و اوضاع اجتماعی برای خواننده باقی می گذارد.وقتی نیمه شب فرا رسید، گاستن به راحتی دراز کشید و به حوادثی که در گذشت طول روز بر او گذشته بود اندیشید. بعد از آن رویدادها دیگر جوش و خروشی نداشت. به همین خاطر هم به زودی به خواب رفت. چه مدت خواب بود، نمی دانست، اما سرانجام صدایی، او را هراسان از خواب بیدار کرد. گویی صدای زنگی را شنیده بود، اما در تاریکی هر چه چشم انداخت نه زنگی را می دید و نه کسی را که زنگ را به صدا درآورده بود. خموشانه به اطراف خود نظر کرد، گوش فرا داد، آنقدر تا سرانجام دریافت صدا از میان بخاری می آید. برخاست و به سوی صدا رفت، منتظر شنیدن صدای زنگ بود، اما حالا صدای ضربات مکرری را می شنید که به کف تخته اتاق کوبیده می شد. واضح بود، صدای زنگ و این ضربات علایمی بود که زندانیان همسایه به او می دادند. برای اینکه اتاق کمی روشن تر شود تا بتواند بهتر ببیند، پرده جلوی پنجره را کنار زد. مهتاب بود و روشنایی آن به درون اتاق می آمد. گاستن به طرف بخاری برگشت، دستش را دراز کرد و طنابی به دستش آمد. به طناب زنگی بسته بودند. گاستن طناب و زنگ را به سوی خود کشید، اما زنگ جلو نیامد. صدایی گفت:
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
یه کتاب مدل پنج سال پیش با ترجمه عهد بوقی و سانسور شده و جلد شومیز رو ۲۶۰ میفروشه
چاپ جامی سانسوره اگه تونستین گوتنبرگ رو پیدا کنین
کدوم ترجمه بهتره؟
این رمان چقد شیرین و جذابه و چه قلمی داره دوما
چقدر بدم میاد اسم اصلی کتابها رو تو ایران عوض میکنن، شرافت و شیطان به جای دختر نایب السلطنه چرا استفاده شده؟
تو بخش معرفی، کامل داستانو لو دادین اینجوری لذت خوندن کتاب از بین میره
راست میگه، اصلاح کنید، هرچند که خریدم از بس دوما را دوست دارم 😆