رمانی که فراموش کردنش برای خوانندگان، بسیار سخت خواهد بود.
کتابی غیرمعمول و لذت بخش، حتی وقتی که به عمق تاریکی می پردازد. چیزی بگو، خوانندگان را از اولین تا آخرین کلمه ی خود، میخکوب می کند.
داستانی تیزبینانه با ظرافتی گزنده و نثری تأثیرگذار.
تکلیف مدرسه یک انتخاب نیست. تختم سخت دارد اشعه های چرت زدن می فرستد. نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. بالش نرم و ملافه ی گرم، زورشان از من بیشتر است. من هیچ چاره ای جز رفتن به رختخواب ندارم.
گاهی اوقات فکر می کنم که دبیرستان، یک فعالیت طولانی و مبهم است: اگر به اندازه ای سرسخت باشی که از آن جان سالم به در ببری، به تو اجازه می دهند به آدمی بالغ تبدیل شوی. امیدوارم ارزشش را داشته باشد.
فقط می خواهم بخوابم. اغما، گزینه ی خیلی خوبی است. یا فراموشی. هرچیزی که من را از شر این [وضعیت]، این افکار و زمزمه های درون ذهنم خلاص کند.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
خیلی خوب بود :) ....
راوی کتاب دختری به نام ملیندا ست که ۴ ترم تحصیلیش در دبیرستان رو روایت میکنه. ملیندا قبل از شروع تحصیلی مورد آزار و اذیت جنسی یکی از سال بالاییها قرار میگیره و این اتفاق باعث سکوت طولانی و گوشهگیری ملیندا میشه.
کتاب خوبی است و ارزش یک بار خواندن را دارد. ترجمه آقای صدر داستان را بیش از پیش جذاب کرده است. واقعا خواننده کتاب میتواند حس یک فرد طرد شده را درک کند. با تشکر از ایران کتاب.