آقای کلیما، مثل آنتون چخوف، نویسنده ای است که می تواند به ما نشان دهد چه چیزهای خارق العاده ای در رابطه با زندگی عادی وجود دارد.
برانگیزاننده و ارزشمند.
داستانی هیجان انگیز و بی پرده.
آدم های خوب رنج بیشتری می کشند چون از رنج دیگران هم رنج می برند.
موقعی که من به دنیا آمدم از مرگ این نویسنده ماهر پانزده سال می گذشت. او برای تنها عشق واقعی زندگی اش نوشته بود: محبوبم به خاطر خدا یاد بگیر شاد باشی. این تنها آرزوی من است برای تو، و غیر از عشقت هیچ چیزی زیباتر از شادی ات نمی توانی به من بدهی.
حتی به درد کاری هم که الان مشغولش هستم نمی خورم، چون نمی توانم مردم را همان طوری که هستند، قبول کنم و با آن ها کنار بیایم. دوست دارم توی دنیای دیگری زندگی کنم، دنیایی که در آن کار و اعمال مردم باعث احترام بشود، درست برخلاف آنچه امروز معمول است.
این کتاب رو از نشر نو خوندم خیلیییی زیباست . روایت ابعاد مختلف زندگی یک زن تنها که یک دختر 15 ساله سرکش داره . ایوان کلیما قلم بی نظیری داره. ترجمه هم خوب بود.
کتاب فوق العاده ای که واشنگتن پست در سال 2001 به عنوان کتاب سال انتخاب کرده…این رمان دارای چند راوی برای حکایت ماجراست که بسیار خوشخوان و بدون آرایه است…ترجمهٔ زنده یاد کامرانی هم واقعا روان و عالی هست.
این کتاب رو با ترجمه خانم پوریاوری خوندم ، کتاب بی نظیری هست ، ترجمه هم بسیار روان و بی نقص .
ببخشید کاغذ نشر آگه بالکه یا سفید؟
این کتاب رو با ترجمه خانم پوریاوری خوندم ، کتاب بی نظیری هست ، ترجمه هم بسیار روان و بی نقص .
در داستان این کتاب نویسنده به خوبی توانسته وضعیت و روابط مردم چکسلواکی بعد از چنگ را نشان دهد. معنای زندگی و اهمیت عشق در زندگی به خوبی در این داستان روایت میشه و با توصیفات دقیق کلیما از حالات و احساسات انسانها خواننده مشتاق به ادامه داستان میشه.