کلاریسی لیسپکتور بی اغراق از مشهورترین چهره های ادبی برزیل در قرن بیستم است. زبان او از مکان و زمانی که او درباره شان قلم می زنند فراتر می رود و لحظات درک و شهود بخشی جدایی ناپذیر از بده بستان او با جهان پیرامونش است. لحن ویژه او را بهتر و بیشتر از هر جا می توان در داستان های کوتاهش بازجست، داستان هایی که این نوشته ها و قصه واره هایی که در این کتاب می خوانید بی شک زمینه ساز آفرینش آن ها بوده است. با خواندن سطرهای کاریسی در این کتاب، صرفا مطالبی پراکنده را نخواهیم خواند بلکه درباره بسیاری از ابعاد زندگی نیز پای درس های کوتاه، زیرکانه و پرشور او خواهیم نشست. کلاریسی، زنی است فوق العاده و ابایی از نشان دادن حساسیت عمیق خویش نسبت به رویدادهای پیرامونش ندارد. با این همه، این حساسیت را چنان با ظرافت در گوشه و کنار نوشته خویش می تند که به هنگام یافتن آنها ما نیز احساس می کنیم بارها و بارها می خواسته ایم همین ها را بگوییم و فرصتش را نیافته ایم. در واقع، بعد از خواندن کلاریسی، دلمان می خواهد بنویسیم.
کتاب یاد آوردن آنچه هرگز نبوده