1. خانه
  2. /
  3. کتاب من لوسی بارتون هستم

کتاب من لوسی بارتون هستم

3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
پیشنهاد ویژه
5 از 1 رأی

کتاب من لوسی بارتون هستم

My Name Is Lucy Barton
٪25
169000
126750
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب من لوسی بارتون هستم

My Name Is Lucy Barton
انتشارات: سولار
٪20
180000
144000
1 از 1 رأی

کتاب من لوسی بارتون هستم

My Name Is Lucy Barton
مترجم:
ناموجود
10000
معرفی کتاب من لوسی بارتون هستم
کتاب «من لوسی بارتون» هستم، رمانی نوشته ی «الیزابت استروت» است که نخستین بار در سال 2016 وارد بازار نشر شد. «لوسی بارتون» در حال بهبودی از یک عمل جراحی است که قرار بود ساده و بی دردسر انجام شود. مادرش، که «لوسی» سال ها یا او صحبت نکرده، به دیدنش می آید. حرف هایی درباره ی دوران کودکی «لوسی» و محل زندگی آن ها در «ایلینوی»، انگار ارتباطی دوباره را میان مادر و دختر شکل می دهد اما در زیر سطح این ارتباط ظاهری، همان تنش ها و خواسته هایی نهفته است که تمام جنبه های زندگی «لوسی» را تحت تأثیر قرار داده است: فرار او از خانواده ی پرمشکل خود، آرزویش برای تبدیل شدن به یک نویسنده، ازدواجش، و عشق او نسبت به دو دخترش. «استروت» در این اثر موفق شده «لوسی بارتون» را به شخصیتی جذاب، قابل همذات پنداری و کاملا فراموش نشدنی تبدیل کند.
درباره الیزابت استروت
درباره الیزابت استروت
الیزابت استروت، زاده ی 6 ژانویه ی 1956، رمان نویس، استاد دانشگاه و نویسنده ی داستان های کوتاه اهل آمریکا است. او در محله ای کوچک در ایالت مین رشد کرد. پدر الیزابت، استاد دانشگاه و مادرش، معلم مدرسه ای در نزدیکی محل اقامتشان بود. او پس از فارغ التحصیلی از کالج بیتس، یک سال را در آکسفورد گذراند و پس از آن به دانشکده ی حقوق رفت. استروت در سال 1982 از دانشگاه حقوق سیراکوس در نیویورک فارغ التحصیل شد. در همان سال، اولین داستان او در مجله ی نیولتر به چاپ رسید.
ویژگی های کتاب من لوسی بارتون هستم
  • نامزد جایزه ی من بوکر سال 2016
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
  • نامزد جایزه ی بهترین کتاب داستانی گودریدز 2016
نکوداشت های کتاب من لوسی بارتون هستم

رمانی کوتاه درباره ی عشق، به خصوص عشق پیچیده ی میان مادرها و دخترها.

Newsday

نگاهی تأثیرگذار و روشنگرانه به محبت مادر-دختری.

People

این کتاب، گنجینه ای کمیاب از عواطف را ارائه می کند، از تاریک ترین رنج ها تا لذت های ساده.

New York Times
قسمت هایی از کتاب من لوسی بارتون هستم

ساده لوحانه است که فکر کنیم وقتی از کسی جدا می شویم، دیگر از یاد و خاطره های او هم خلاص می شویم. این طور نیست. هرگز نمی شود کاملا جدا شد.

ما همه جوره عجیب غریب بودیم. در یک منطقه ی کشاورزنشین به نام «آمگاش» در «ایلینوی» زندگی می کردیم. یک جایی چند تا خانه ی درب و داغان بی رنگ و رو را دور هم درست کرده بودند و اسمش را شهر گذاشته بودند. توی این شهر از رنگ های شاد و پنجره پوش های رنگارنگ و باغ های چشم نواز خبری نبود. حالا فکرش را بکنید خانه ی ما حتی کنار همین خانه های در شرف فرو ریختن هم نبود.

پدرم هر شب سر میز شام برای ما دعای شکرگزاری می خواند و ما را وادار می کرد برای داشتن خوراک کافی خدا را شکر کنیم. ولی واقعیت این بود که من اغلب شب ها گرسنه می خوابیدم و شام بیشتر شب های ما شیره ی قند و نان بود. در خانه ی ما دروغگویی و هدر دادن خوراک، تنبیه به دنبال داشت.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب من لوسی بارتون هستم" ثبت می‌کند