خردمندانه، انسانی، هیجان انگیز و فوق العاده جذاب.
اثری شگفت انگیز، تکان دهنده و الهام بخش.
نگاهی کمیاب به اتاق مشاوره ی درمانگری چیره دست.
تمایل ندارم با بیمارانی که عاشق اند، کار کنم. شاید از سر حسادت باشد، آخر من هم مشتاق اشتیاقم. شاید هم چون عشق و روان درمانی اساسا با هم سازگار نیستند. روان درمانگر خوب با ابهام مبارزه می کند و در جست و جوی روشنی است، حال آن که عشق رمانتیک، آمیخته به راز و ابهام است و همین که در آن کند و کاو می کنیم، خرد و نابود می شود. من نمی خواهم دژخیم عشق باشم.
به این موضوع خیلی فکر کردم که چطور شخصی سالخورده، آخرین فرد زنده ای است که آدم یا آدم هایی را می شناخته است. وقتی که او می میرد، تمامی آن افراد نیز می میرند و از حافظه ی دنیای زندگان محو می شوند. به این فکر می کنم که آن شخص برای من چه کسی خواهد بود. مرگ چه کسی مرا واقعا به یک مرده تبدیل خواهد کرد؟
یکی از بزرگترین تناقض های زندگی این است که خودشناسی، اضطراب به بار می آورد.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
اروین یالوم در کتاب هایش، روان درمانی، فلسفه و داستان گویی را در هم می آمیزد و معجونی درمانی را خلق می کند.
عزیزان درمانگر فرویدی کسی است که روانکاوی میکنه، ایشون درمانگر اگزیستانسیالیستی یا همان وجودی هستند، درسته ایشون شیفته مطالب روانکاوانه فرویدی هست ولی مکتبش فرق داره
اروین د یالوم روان درمانگر اگزیستانسیال بودند
ایشون درمان گر وجودی هستن لطفا اشتباها روان درمانگر فرویدی بودن رو به ایشون نسبت ندهید
دوست عزیز اشتباه میکنید ، اتفاقن ایشون فرویدی هستن، از تمام کارهاشون مشخصه،
اتفاقا فرویدی هستن
خواندنی بود.. بیشتر داستان هاش جذاب بودن و مطالب مفید زیادی داشت