«پخمه» درواقع، لقب همبندی راوی داستان در زندان است که چند ساعتی با او همکلام شده و ماجرای زندانیشدنهای مکررش را از ابتدا شرح میدهد. هم ما و هم راوی مشتاق میشویم بدانیم چرا او را «پخمه» صدا میزنند اما در راه کشف این موضوع، بیش از هرچیز طنز تلخ و اجتماعی ترکیه را با عزیز نسین تجربه میکنیم. داستان از جایی شروع میشود که پخمه برای چندمینبار به زندان برگشته و همه مشتاقند بدانند این دفعه چه دستهگلی به آب داده است. راوی روزنامهنویسی است که نوشتههایش پای او را به زندان باز کرده، اما جواب پخمه در پاسخ به پرسش راوی مبنیبر دلیل زندانی شدنش واقعا عجیب است: «بهخاطر کتلت!» پخمه شروع میکند و با زبان شیریناش داستان شش هفت سال دربهدری و سرنوشت شگفتآورش را بازگو میکند. او که زمانی سرباز بود، در برههای به قامت دزد درآمده و زمانی دیگر به شیخ بدل میشود! در ماجرای پخمه، همۀ کائنات دست به دست هم میدهند تا بار دیگر او به بند کشیده شود.
در کتابهای عزیز نسین معمولا آن اوج هولناک خندهآور در همان صفحات ابتدایی اتفاق میافتد و خواننده شاید با خود بیاندیشد حالا که کل داستان لو رفته دیگر چه چیزی قرار است ارائه شود. اما از همان لحظه است که در هر سطر از کتاب با طنزی کمسابقه روبهرو خواهید شد و به سبب مشترکات فرهنگی و اجتماعی با کشور نویسنده بارها و بارها خنده و تعجب و حتی کمی اندوه را یکجا تجربه خواهید کرد.
محمد نصرت ملقب به عزیز نسین، نویسندهی ترکتبار، خود منتقد و فعال سیاسی و اجتماعی بود و بارها پایش به زندان باز شد، بههمین جهت نقد اجتماع و سیستم جاری آن در کتاب «پخمه»، بهنوعی ادبیات واقعگرایانه محسوب میشود و خواننده به راحتی با شخصیتها همراه میشود. سایر آثار او نیز از این قاعده مستثنی نیستند و با خواندن آنها گویی جایی میان ترکیه و ایران نشستهاید، به هر دو ملت مینگرید و غمگینانه خنده سر میدهید.
کتاب پخمه