کتاب کری مورا

Cari Mora
کد کتاب : 80482
مترجم :
شابک : 978-6005722635
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 270
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«توماس هریس» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا

معرفی کتاب کری مورا اثر توماس هریس

کتاب «کری مورا» رمانی نوشته «توماس هریس» است که اولین بار در سال 2019 به انتشار رسید. «هریس» در نخستین رمان خود در 44 سال گذشته که «هانیبال لکتر» را در مرکز توجه خود قرار نمی دهد، یک شخصیت شرور جدید را به مخاطبین معرفی می کند: قاتلی به نام «هانس-پیتر اشنایدر» که خانه ای را در ساحل «میامی» اجاره می کند که زمانی به «سلطان مواد مخدر کلمبیا» یعنی «پابلو اسکوبار» تعلق داشته است، تا طلاهای پنهان در زیر این خانه را بیابد. «کری مورا»، زنی زیبا که دوران کودکی خود را به اجبار در سازمان «فارک» (نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا) گذرانده، سرایدار این خانه است، و «اشنایدر» بلافاصله او را به عنوان یک قربانی احتمالی برای خود در نظر می گیرد.

کتاب کری مورا

توماس هریس
توماس هریس زاده ۱۱ آوریل ۱۹۴۰ نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است که بیشتر برای سری رمان‌هایش در مورد شخصیت هانیبال لکتر شناخته می‌شود. تمامی کارهای او به فیلم تبدیل شده‌اند. از جمله آن‌ها می‌توان به سکوت بره‌ها اشاره کرد که اقتباس سینمایی آن سومین فیلم در تاریخ جایزه اسکار بود که توانست در بخش‌های مختلف اصلی برنده شود.توماس هریس، کارش را با خبرنگاری جنائی در آمریکا و مکزیک آغاز و پس از مدتی به عنوان نماینده اسوشیتدپرس در نیویورک، مسیر ترقی را به...
نکوداشت های کتاب کری مورا
No one has illuminated this kind of darkness more thoroughly or effectively than Harris.
هیچکس کامل تر و تأثیرگذارتر از «هریس»، این نوع از تاریکی را آشکار نکرده است.
Washington Post Washington Post

The work of a unique master still at the top of his strange and chilling form.
اثر یک استاد منحصر به فرد که همچنان در اوج توانایی های عجیب و تشویش آور خود است.
Wall Street Journal Wall Street Journal

A novel that is extremely well-written from start to finish.
رمانی فوق العاده خوش-ساخت از ابتدا تا انتها.
Book Reporter

قسمت هایی از کتاب کری مورا (لذت متن)
«کری»، برای آنکه فرصت کار با حیوان ها را داشته باشد، همیشه زود به سر کار می رفت. مسئولان ایستگاه برای او روپوش مخصوص پزشکی تهیه می کردند و او دوست داشت آن ها را بپوشد، چون باعث می شدند احساس پزشک بودن کند.

دامپزشکان می دانستند که باید به «کری» اعتماد کنند، او با پرنده ها با دقت و مهارت کار می کرد، و امروز، با نظارت دکتر «بلانکو»، زیر نوک یک پلیکان سفید را که در اثر برخورد با قلاب ماهیگیری زخمی شده بود، بخیه می زد. بخیه زدن آن قسمت، کاری ظریف بود که می بایست به صورت لایه لایه انجام می گرفت، هر بخیه جداگانه، در حالی که پرنده با گاز بی هوش بود.

کاری بود آرام و مجذوب کننده، خیلی متفاوت با کاری که در کودکی انجام می داد، بستن زخم های سربازان در میدان جنگ با بخیه زدن بر روی تشک های سفت یا با رگبند یا با یک بارانی پانچو برای پوشاندن زخم باز شده ی سینه که با نفس کشیدن فرد مجروح صدای مکش می دهد، یا فشار آوردن با دستش در حالی که روکش بسته ی پارچه ی زخم بندی را با دندان پاره می کرد.