من زمانی ازدواج کردم که هنوز تحصیلات دانشگاهی را به پایان نرسانده بودم. پس پول زیادی هم برای گذران یک زندگی متاهلی نداشتم. این بی پولی، باعث شده بود که من و همسرم برای چند سال مانند برده کار کنیم؛ هر کاری پس از آن، با کمی پس انداز و به کمک پولی که از دوستان و آشنایان قرض کردیم، کافی شاپ کوچکی را در اطراف توکیو راه اندازی کردیم. در آن زمان جوان ها از کار کردن در شرکت ها فراری بودند و ترجیح می دادند کسب و کار خود را در مغازهای کوچک راه بیاندازند؛ تا به انجام کاری که به آن علاقه دارند بپردازند. کافه ای که ما راه انداخته بودیم، پاتوق جوان های دانشگاهی بود که عصرهای خود را در آن می گذراندند. من هم گاهی با آن ها گپ می زدم و با نوع تفکر افراد مختلف از قشرهای گوناگون آشنا می شدم.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.