شکی نیست که نویسندگان تنها کسانی نیستند که دروغ می گویند. همان طور که همگی آگاهیم، سیاستمداران نیز این کار را انجام می دهند. دیپلمات ها و نظامیان هم گاهی دروغ های خاص خودشان را می گویند، همان طور که فروشندگان ماشین، قصاب ها و معماران چنین کاری می کنند. اما، دروغ نویسندگان با سایرین فرق دارد. به همین دلیل، کسی آن ها را به خاطر دروغ گفتن به عنوان افرادی فاسد مورد انتقاد قرار نمی دهد. درواقع، هر چه دروغ هایش بزرگ تر و بهتر باشد و هرچه آن ها را هوشمندانه تر بیافریند، احتمالش بیشتر است که از سوی همگان و منتقدین مورد ستایش قرار بگیرد. چرا باید این گونه باشد؟ پاسخ من این است: برای مثال، با گفتن دروغ های ماهرانه - می توان گفت با ساختن داستان هایی که واقعی می نمایند - داستان نویس می تواند حقیقتی را به مکانی جدید بیاورد و نور تازه ای بر آن بتاباند. در بیشتر موارد، درک حقیقت در قالب اصلی اش، و به درستی ترسیم کردنش عملا ناممکن است. به همین دلیل است که ما تلاش می کنیم تا حقیقت را با اغواگری از مکان مخفی اش بیرون بکشیم و دمش را به چنگ بیاوریم، آن را به یک مکان داستانی منتقل کنیم و در قالبی داستانی بگنجانیم. اگرچه برای نیل به چنین هدفی، ابتدا باید مشخص کنیم که حقیقت در کجای وجودمان قرار گرفته است. برای ساختن دروغ های خوب، این توانایی مهمی است. اگرچه، امروز هیچ قصدی برای دروغ گفتن ندارم. تلاش می کنم تا جایی که در توانم است صادق باشم. چند روزی در سال هست که من درگیر دروغ گفتن نمی شوم، و بر حسب اتفاق، امروز یکی از آن روزهاست. پس اجازه بدهید حقیقت را به شما بگویم. در ژاپن افراد بسیار زیادی به من توصیه کردند که برای پذیرفتن جایزۀ اورشلیم به اینجا نیایم. حتی برخی به من هشدار دادند که اگر بیایم باعث ایجاد تحریک برای تحریم کتاب هایم می شوند. بی تردید، دلیل این موضوع جنگ غزه بود. سازمان ملل گزارش داد که بیش از هزار نفر در محاصرۀ شهر غزه جانشان را از دست داده اند، که بیشترشان شهروندان غیرنظامی بودند - کودکان و پیرها.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
موراکامی تا به حال بیش از 30 کتاب نوشته، چندین و چند جایزه ی معتبر را از آن خود کرده و آثارش به 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او را همچنین می توان محبوب ترین نویسنده ی حال حاضر دنیا برشمرد
یک نکته ای در مورد این کتاب وجود داره. خوب اول اینکه این کتاب مجموعه مصاحبهها و سخنرانیهای موراکامیه. پس باید با آثارش آشنا باشین و خونده باشین. چون وقتی این کتاب رو میخونین متوجه میشین تو کله این آدم چی بوده که اون داستانها رو نوشته. مخصوصا در مورد داستان کافکا در کرانه توضیح داده. و اینکه چی شد که نویسنده شد و برخی ناداستانهای دیگه... پیشنهادش میدم؟ بطور کلی نه. ولی اگر وقت دارین و خیلی شیفته موراکامی هستین بخونینش.
با سلام و احترام، این کتاب رو خوندم و مطالعه ش رو به همه توصیه میکنم. بخصوص برای علاقمندان به آثار موراکامی. این کتاب به شناخت بیشتر از شخصیت و افکار موراکامی و حتی در فهم بهتر کتابهای این نویسنده، به شما کمک میکنه.