شگفت انگیز، اسرارآمیز و خنده دار.
اثری پرمایه از نظر رویدادها، تعلیق و شخصیت های عجیب.
ترکیبی از سرگرمی آمریکایی و دلهره ی ژاپنی.
آسانسور به کندی محالی هی می رفت بالا. یا دست کم خیال می کردم می رود. نمی شد یقین کرد: چنان کند بود که هر جور حس جهت یابی گم می شد. تا جایی که می دانم باید می رفت پایین، یا شاید هیچ حرکت نمی کرد. اما فرض کنیم می رفت بالا. فرض خالی. شاید دوازده طبقه رفته باشم بالا، بعد سه طبقه پایین. شاید کره ی زمین را دور زده باشم. از کجا بدانم؟
روز اولی که به شهر آمده ام، دروازه بان به من می گوید: «همین که جا افتادی برو کتابخانه. آنجا دختری است که از آن نگهداری می کند. بهش بگو شهر گفته آمده ای رویاهای قدیمی را بخوانی. باقی را خودش نشانت می دهد.» می گویم: «رویاهای قدیمی؟ منظورت از رویاهای قدیمی چیه؟» «رویاهای قدیمی... رویاهای قدیمی اند دیگر. برو کتابخانه، آن قدر از این ها پیدا می کنی که چشم هایت گرد شود.»
چرا از گذشته ام جدا شدم و به اینجا آمدم، ته دنیا؟ چه حادثه ی ممکن یا معنا و مفهومی می توانست در این کار بوده باشد؟ چرا هیچی یادم نمی آید؟
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
می توان درباره ی رمان صد سال تنهایی گفت که این اثر چیزی حیاتی را در مورد تجربه ی تاریخی صدها میلیون نفر در خود دارد که فقط به آمریکای لاتین خلاصه نمی شود
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
موراکامی تا به حال بیش از 30 کتاب نوشته، چندین و چند جایزه ی معتبر را از آن خود کرده و آثارش به 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او را همچنین می توان محبوب ترین نویسنده ی حال حاضر دنیا برشمرد
در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.
رئالیسم جادویی، سبک ادبی فوق العاده جذاب و محبوبی است که از دل جهان بینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شده است.
رمانی بسیار عالی و جذاب.ترجمه آقای غبرایی هم عالی بود
فکر میکنم تلفظ صحیح اسم کوچک موراکامی، هاریوکی باشه
خیلی زیباست، فقط مقدمه مترجم رو بعد از اتمام کتاب بخوانید نه قبل از آن
آقای غبرایی ادعا زیاد در ترجمه داره اما چند اشتباه در این کتاب داره، کتاب سیلاب بهاری تورگنیف رو نوشته همینگوی معرفی کرده، در جایی از کتاب موراکامی به فیلم معروف پیشتازان فضا اشاره کرده که غبرایی نفهمیده که منظور اشاره به یک فیلمه، کلمات عربی زیاد در ترجمه استفاده کرده که همه معادل فارسی دارند ولی رویهمرفته خرید و خواندن کتاب رو شدیدا توصیه میکنم
دوست عزیز کتاب سیلابهای بهاری: روایتی رمانتیک به افتخار گذرکردن یک نژاد خارق العاده/ نوشته ارنست همینگوی و ترجمه محمدرضا شکاری در همین سایت موجوده. ینابراین آقای غبرایی در این مورد اشتباه نکرده .
دوست عزیز کتاب «سیلابهای بهاری» با عنوان کامل «سیلابهای بهاری: روایتی رمانتیک به افتخار گذرکردن یک نژاد خارق العاده»/ نوشته ارنست همینگوی و ترجمه آقای محمدرضا شکاری در همین سایت موجوده. بنابراین آقای غبرایی در این مورد اشتباه نکرده .
اقای کامران سیاحی اقای غبرایی ادعا داره؟ به یکی از خوشنام و برندترین ادیبان کشور چنین حرفی رو میزنید؟ البته هیچ کس از خطا مبرا نیست. ایراد هایی که شما گفتید ایرادهای جزئی هست. در صنعت طبع و نشر این اشتباهها متاسفانه متداوله. این اشتباهها در صنعت نشر عادی هست.
اقای غبرایی انسان متواضعی است. برید اینیستاگرامش را ببینید. مینشیند به تک تک سوالات پاسخ میدهد. منظورتان از ادعا چیست؟ حافظ هم شعر خودش را برتر از بقیه میداند. سعدی هم . فلان شاعر هم. ادعا داشتن چه تعریفی دارد؟
در اشفته بازار نشر که عدهی زیادی جعل و تقلب میکنند بله باید هم ایشان ادعا داشته باشد. چون انصاف نیست. الان از اثار موراکامی چند مترجم معتبر میشناسید؟ غبرایی، امیر مهدی حقیقت . در ضمن سیلاب بهاری اثر همینگوی است. البته بنده قصد سرزنشتان را ندارم. بحثم با کل مخاطبان است.
آقای غبرایی یکی از متواضعترین مترجمهای ایران هستند و من شخصا خودم در لایو از ایشون شنیدم که گفتن هیچ ادعایی ندارن و بعضا اگر متن کتابی ثقیل و سنگین بوده و نیاز به کمک داشتن از دوستان مترجم کمک گرفتن چون هدفشون ترجمههای صحیح با کمترین ایراد هست
کامران سیاحی چرا فکر میکنی خیلی فاضلی؟ بارها دیدم حرفهای بیاساس زدی! برو کتاباتو بخون
عذر میخواهم اگر تند رفتم (شرمندهام).
🌸🌸🌷🌷🌹🌹🌺🌺
آقای سیاحی بخشی از حرف شما نادرست است که میگویید آقای غبرائی ادعا زیاد دارند. اما بخش دوم حرف شما کاملا درست است. من کتاب بادبادک باز ایشان را با متن اصلی تطابق دادم و در حدودا 30 صفحه اول کتاب 20 اشتباه پیدا کردم. کتاب کافکا در ترانه هم نگاهی سریع انداختم که خالی از اشتباه نبود. گاهی جملهها و اصطلاحات رو متوجه نمیشوند و ترجمه میکنند. به نظرم میاد چون تسلط نسبتا خوبی روی فارسی دارند متن رو طوری مینویسند که روان است و خب خیلیها نمیدانند تو ترجمه اشتباه زیاد دارند.