آثار برشت در شکل گیری یک نسل از نویسندگان، مخاطبین تئاتر و متفکرین تأثیرگذار بوده است.
با یکی از بهترین شخصیت های کمیک در تئاتر مدرن.
اثر نمایشنامه نویسی که شیوه ای جدید را برای فکر کردن درباره ی تئاتر به وجود آورد.
پیرمرد سمت راست: «عجب! (غصه دار) باید فکرشو می کردم که تو از پنیر چیزی نمی فهمی.» پیرمرد سمت چپ: «چه طور نمی فهمم؟ وقتی می گم خوشمزه س معلومه که می فهمم دیگه!» پیرمرد سمت راست: «نمی فهمی، چون که این پنیر اصلا نمی تونه خوشمزه باشه. برای این که این پنیر دیگه اون پنیر قدیم نیست. چرا اون پنیر قدیم نیست؟ برای این که علف های امروز به دهن بزهای ما دیگه مزه ی اون علف های قدیم رو نمی ده. مخلص کلام، پنیر پنیر نیست، چون علف علف نیست. همین. لطفا توی صورت جلسه مرقوم بفرمایید.»
کارشناس: «از این که بهت می خندن ناراحت نشو. این ها احساسات تو رو درک می کنن. رفقا، چرا انسان وطن رو دوست داره؟ برای این که وطن نونش خوشمزه تره، آسمونش بلندتره، هواش خوشبوتره، نغمه هاش پرطنین تره، و خاکش دوست داشتنی تره. مگه همین طور نیست؟» پیرمرد سمت راست: «اون دره از روز اولش هم مال ما بوده.» سرباز سمت چپ: «از روز اولش» یعنی چی؟ هیچ چیز از روز اولش مال هیشکی نبوده. تو خودتم وقتی جوون بودی مال خودت نبودی، بلکه جزو آدم های «کازبکی» فرماندار بودی.»
مگه برای آدم بی تفاوته که جلو خونه ای که توش به دنیا اومده چه درختی هست؟ یا این که همسایه های آدم چه جورین؟ مگه این چیزها برای آدم بی تفاوته؟ ما می خوایم برگردیم. بعله. یه دلیلش هم اینه که دلمون می خواد شما دزدهای سرگردنه همسایه های کالخوزمون باشین. خب حالا اگه بازم می خواید بخندید، بخندید!
میراث ادبی آلمان همانند پیشینه ی هنرهای زیبا و سینما در این کشور، وسعت شگفت انگیزی دارد
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
او به عنوان نویسنده ای سیاسی، اگر در دنیای امروز زندگی می کرد بدون تردید انتظار داشت آثاری نوین به وجود آید که در عین وفاداری به آرمان هایش، بازتاب دهنده ی مسائل کنونی باشند.
بسیار زیبا الخصوص بخش آخر در دادگاه که دایره گچی اجرا میشه.
درون مایه کمونیستی داشت .