یکی از جذاب ترین داستان های هامسون.
نگاشته شده با مهارتی استادانه.
هامسون در این رمان، در اوج نویسندگی خود قرار دارد.
رزا هرچه بخواهی می توانی بگویی اما عشقی جز آنچه انسان از دیگری می رباید، وجود ندارد.
خمیر نرم را برای مدتی طولانی ورز داده بودم و آن را با چاقو به قطعات کوچکتر تقسیم کردم؛ حالا چاقو را نشانش دادم و به او گفتم: «بهتر نبود اگر جفتمان می مردیم؟» او در جواب گفت: «چرا، با من به کابین بیا تا انجامش دهیم!»
کنوت هامسون، نویسنده ای است که به جای روایت رویدادها، به لایه های زیرین ذهن شخصیت هایش می پردازد
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
اوه ! عالیه