با توصیفاتی شعرگونه از طبیعت و تصاویر روانشناسانه ی تیزبینانه.
با ظرافت های نامحسوس و تأثیری ماندگار.
یکی از برجسته ترین آثار هامسون.
سالیان درازی است که چنین آرامشی نداشته ام... وقتی از جاده ای که گیاه بر آن می روید، قدم به جنگل می گذارم، قلبم بر اثر نوعی شادی که زمینی نیست، به لرزه در می آید. قدم به جنگل گذاشتم، به حدی که اشک به دیدگان آورده ام، به هیجان آمدم، مگر قبلا به آنجا آمده بودم، ولی به طور حتم می باید در زمانی دیگر به چنین جایی آمده باشم، هرچه فکر می کنم یادم نمی آید و اکنون من اینجایم. سرشار از امید، اکنون دیگر بار از هیاهوی شهر گریخته ام.
یاد روزهای گذشته بخیر، زمانی که چیزها می توانستند کمیاب باشند!
به خودم گفتم: «آقای محترم، آیا شما کسی نبودید که می خواست دنبال زندگی آرام و آدم های سالم باشد و آرامش ذهنی اش را دوباره به دست آورد؟»
کنوت هامسون، نویسنده ای است که به جای روایت رویدادها، به لایه های زیرین ذهن شخصیت هایش می پردازد
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند