کتاب ویکتوریا;

کتاب ویکتوریا

Victoria

کد کتاب : 892
مترجم :
شابک : 978-9647703048
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 172
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 1898
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : ---

کنوت هامسون برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1920

معرفی کتاب ویکتوریا اثر کنوت هامسون

کتاب ویکتوریا، رمانی اثر نویسنده ی بزرگ نروژی، کنوت هامسون است که نخستین بار در سال 1898 به انتشار رسید. داستان رمان ویکتوریا در دهکده ای ساحلی در اواخر قرن نوزدهم می گذرد و به ماجرای دو انسان عاشق می پردازد که عشق و اشتیاقشان، به اندازه ی شرایطی که جلوی رسیدن این دو را به هم می گیرد، قدرتمند و سخت است. یوهانس، فرزندِ یک آسیابان است؛ او که به شعر و شاعری روی آورده، از علاقه ی شدید خود به ویکتوریا، دخترِ اربابی ورشکسته، برای نوشتن آثارش الهام می گیرد. پدر ویکتوریا از طرف دیگر، مردی جوان و ثروتمند را برای ازدواج با دخترش در نظر گرفته است. یوهانس و ویکتوریا که به خاطر تفاوت های طبقاتی و فشارهای اجتماعی از یکدیگر دور افتاده اند، ماجرای عاشقانه ی پرفراز و نشیب، تلخ و شیرین و عجیب و غریبی را از سر خواهند گذراند.
کنوت هامسون
کنوت هامسون در ۴ اوت ۱۸۵۹ در خانواده ی فقیر و روستایی در شمال نروژ متولد شد.بیست و دو ساله بود که وطن خویش، نروژ را ترک گفت و به آمریکای شمالی رفت. از سال ۱۸۸۳ به بعد حرفه ی اصلی خویش را نویسندگی قرار داد و به تدریج آثاری منتشر کرد.با انتشار رمان روانکاوانه و نیمه خودزندگی نامه ی گرسنه در سال ۱۸۹۰، شهرت هامسون به اوج رسید. برخی منتقدین، فرانتس کافکا را در نوشتن داستان کوتاه هنرمند گرسنه متأثر از این رمان می دانند. در سال ۱۹۲۰ هامسون برنده ی جایزه ی نوبل در ادبیات گردید که نگارش رمان حماسی میو...
دسته بندی های کتاب ویکتوریا
جایزه نوبل ادبیات
داستان عاشقانه
ادبیات داستانی
ادبیات کلاسیک
دهه 1890 میلادی
ادبیات نروژ
نکوداشت های کتاب ویکتوریا
A poetic, psychologically intense portrayal of love’s predicament.
تصویری شعرگونه و روانشناسانه از رنج عشق.
Barnes & Noble
An overwrought and dazzling romance.
داستان عاشقانه ای پر تنش و خیره کننده.
New Yorker New Yorker
A completely captivating tale.
داستانی کاملا مسحورکننده.
Complete Review
قسمت هایی از کتاب ویکتوریا (لذت متن)
و عشق، شروع جهان و حاکم جهان شد؛ اما سراسر مسیر آن، آکنده از گل و خون است، گل و خون.
عشق، نخستین کلام خدا بود، اولین فکری که به ذهنش خطور کرد. او گفت: «نور وجود داشته باشد» و عشق، شکل گرفت.
همیشه همین داستان است. معمولا آدم زنی را که باید به دست بیاورد، به دست نمی آورد؛ اما اگر دری به تخته ای بخورد و چنین اتفاقی واقعا به وقوع بپیوندد، آن زن خیلی زود جانش را از دست می دهد.