حیرت انگیز.
اثری جذاب که طرفداران رمان های «عطش مبارزه» و «ناهمتا»، عاشقش خواهند شد.
گردبادی از پیچ و خم های داستانی.
ژولیان با همان صدای همیشگی خندید. کورین می دانست، خشم شیفتگی بهترین عبارتی بود که می شد با آن رابطه و احساسات ژولیان نسبت به خواهر کوچک ترش را بیان کرد. کورین دو سال کوچکتر بود، و ژولیان هیچ وقت برای یادآوری برتری سنی و هوشی اش از او، کم نمی آورد. البته با مهربانی این کار را می کرد. انگار که این کارش تفاوتی ایجاد می کرد.
هیچ درد و مجازاتی، شدیدتر از خاطره نیست.
چگونه خدمتکاران می توانستند چنین زیبایی ای را خلق کنند و همچنان پایین و پست در نظر گرفته شوند؟ آن ها قادر به انجام شگفتی هایی متفاوت از شگفتی های ما هستند.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.
لطفا از نشر باژ هم کتاب بذارید.