ژولیان با همان صدای همیشگی خندید. کورین می دانست، خشم شیفتگی بهترین عبارتی بود که می شد با آن رابطه و احساسات ژولیان نسبت به خواهر کوچک ترش را بیان کرد. کورین دو سال کوچکتر بود، و ژولیان هیچ وقت برای یادآوری برتری سنی و هوشی اش از او، کم نمی آورد. البته با مهربانی این کار را می کرد. انگار که این کارش تفاوتی ایجاد می کرد.
هیچ درد و مجازاتی، شدیدتر از خاطره نیست.
چگونه خدمتکاران می توانستند چنین زیبایی ای را خلق کنند و همچنان پایین و پست در نظر گرفته شوند؟ آن ها قادر به انجام شگفتی هایی متفاوت از شگفتی های ما هستند.