«ماجرای عجیب بنجامین باتن» کتابی نوشته اسکات فیتزجرالد است. این اثر در دسته ادبیات فانتزی و تخیلی قرار میگیرد. «ماجرای عجیب بنجامین باتن» داستان کوتاهی درباره مردی است که پیر متولد میشود و دوران زندگی خود را برعکس طی میکند تا به نوزادی میرسد.
این داستان درباره زندگی مردی به نام بنجامین باتن است که سال 1860 در بالتیمور با ظاهری شبیه به پیرمردی 70ساله متولد میشود. بنجامین هنگام تولد میتواند صحبت کند. او در پنجسالگی وقتی به مهدکودک فرستاده میشود، هنگام بازیهای کودکانه خسته میشود و به خواب میرود و همین موضوع باعث میشود که مسئولان مهدکودک او را اخراج کنند. بنجامین در سن 18سالگی در کالج ییل ثبت نام میکند، اما استادان دانشگاه فکر میکنند که او مرد 50ساله دیوانهای است و به همین دلیل با ادامه تحصیل او در کالج مخالفت میشود. بنجامین در 20سالگی شبیه به مردی 50ساله است و کنترل شرکت تجاری پدر را به دست میگیرد. او سپس با هیلدگارد مونکریف، دختر ژنرال مونکریف آشنا میشود و شش ماه بعد با او ازدواج می کند. اما سالها بعد و در میانسالی هیلدگارد، بنجامین از چهره همسر خود که رو به پیری است و روح جوانی و زیبایی در آن رو به افول است خسته شده و هیلدگارد را ترک میکند. او پس از فارغالتحصیلی در دانشگاه به دلیل اینکه تبدیل به کودکی بیدفاع شده مجبور به زندگی با پسرش میشود. بنجامین با نوه خود به مهدکودک میرود اما کمکم حافظه خود را از زندگی قبلی از دست میدهد. بنجامین دیگر کسی را به یاد نمیآورد و حافظهاش کمرنگ میشود تا جایی که نمیتواند کسی جز پرستارش را به خاطر بیاورد.
کتاب ماجرای عجیب بنجامین باتن