شایعة عجیبی در پاریس دربارة شبح موزة لوور پیچیده بود. آقای «گوتره»، نگهبان درستکار و با شهامت شب، گزارشی به رئیس موزه، آقای لاورنی، میدهد مبنی بر این که انسانی را با شنل و کلاه سیاهرنگ در مقابل مجسمة بلفگور دیده که با شلیک گلولة وی به طرز مرموزی ناپدیده شده است. روز بعد نیز با جسد آقای «سابارات»، سرنگهبان، مواجه میشوند. «ژاک بلگارد»، روزنامهنگار برجسته و مشهور که در روزنامة پتی پاریزین کار میکند، تصمیم میگیرد که این ماجرای عجیب و اسرارآمیز را به تنهایی و دور از چشم پلیس دنبال کند. او در این میان نامهای با امضای بلفگور دریافت میکند که در آن او را تهدید کرده که دست از ماجرای موزة لوور بردارد. بلگارد این دعوت به مبارزه را میپذیرد و تصمیم میگیرد برنده از این میدان بیرون بیاید. این ماجراها و وقایع بعد از آن به یکی از هولناکترین و اسرارآمیزترین وقایع تبدیل میشود. داستان، اثر «آرتور برند» (1871-1937 م) داستاننویس برجستة فرانسه است.
کتاب بلفگور