داستانی ارزشمند از یک پدر و پسر، آکنده از حوادث، شوخ طبعی، و با شخصیت هایی که یادآور سبک[نویسندگی] چالز دیکنز و جان ایروینگ هستند.
جنون آمیز و واقعی، همانطوری که بهترین دروغ ها جلوه می کنند.
موفقیتی عظیم و آغازی بر یک استعداد بزرگ در کمدی.
اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسان ها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده مان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش را. درس من؟ من آزادی ام را از دست دادم و اسیر زندانی عجیب شدم.
گاهی اوقات فکر می کنم که انسان، حیوانی است که برای زندگی خود به آب یا غذا نیاز ندارد. همین که شایعه ای برای نقل کردن و شنیدن داشته باشد، برایش کافی است.
وقتی خیلی تلاش می کنی کسی را فراموش کنی، خود همین تلاش کردن به یک خاطره ی فراموش ناپذیر تبدیل می شود. حالا باید بکوشی تا این فراموش کردن را فراموش کنی و این چنین، یک خاطره ی فراموش نشدنی دیگر هم ایجاد می شود.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
این «داستان زندگیِ» پرحادثه، پراحساس، طنزآمیز و حدودا هفتصد صفحه ای، به وضوح نشان می دهد که نویسنده برای خلق آن، به تفکر و خودکاوی عمیق و بلندمدتی نیاز داشته است.
این کتاب رو خیلی دوست داشتم داستانش برای من جالب بود ، ته مایههای طنزی که داشت دلچسب بود، گاهی واقعا عمیق میشد و گاهی سطحی اما من دوستش داشتم. توقع یک رمان خیلی سنگین و فلسفی نباید داشته باشین اما در انتها من واقعا با همه وجودم حس کردم وقت و زمان ادمیزاد چقدر با ارزشه. قطعا ارزش بیش از یک بار خوندن رو داره
کامنتها همه ضد و نقیض ! یا میگن عالیه یا میگن افتضاحه ! هیچ حد وسطی هم نداره😂
سعی کنید کتاب رو تو نوبت چاپهای پنجاه به بالا تهیه کنید خاکسار تو چاپهای اول اشتباهات فاحشی داشت که با مرور زمان تصحیحشون کرد. چاپ اول رو که اصلا سمتش نرید
من از نشر چشمه کتاب رو گرفتم، با اینکه انتظار نداشتم پایانش این جوری باشه اما در کل کتاب قشنگی بود و از خوندنش راضی ام. خیلی خوب با کلمات جدی و فلسفی خودش یه کمدی عالی ایجاد کرده بود.
کدوم نشر بهتره برای خرید؟
من خودم نشر چشمه رو خریدم و راضی بودم. در هر حال توصیه میکنم هیچ کتابی از نیکفرجام نخرید... این انتشارات و آتیسا فیک و پختهخوار هستند.
جز از کل عزیز ترینه برای من، شروعش واقعا زیباست. هر از گاهی بازش میکنم و دوباره و دوباره صفحه اول رو میخونم. قلم استیو تولتز و بیانش رو خیلی دوست دارم. یک الگوی درست و حسابی برای من میتونه باشه. این کتاب نسبت به ریگ روان ملموستر و عام پسند تره. نصف کسایی که این کتاب رو دوست داشتن ممکنه ریگ روان رو هم دوست داشته باشن. اون پنجاه درصد کسایی هستند که آلدو و مارتین رو درک کردند. وقتی صفحه آخر جز از کل زو میخوندم با خودم گفتم کاش استیو تولتز دنباله این کتاب رو مینوشت ماجرا جویی جسپر هنوز میتونست ادامه داشته باشه و من آماده دست کشیدن از او و سرگذشتش نبودم.
دقیقا منم دلم میخواد بدونم جسپر چه اتفاقی براش میافته
این کتاب فوق العادهست... چطوری میتونین اینقدر کامنت منفی بزارین درموردش؟ منتقدین بزرگ جهانی هم از این کتاب بسیار تعریف کردن. و شماها؟😂
هر کسی سلیقه ای داره شاید کتاب یا فیلمی که تمام مردم کره زمین در موردش نظر مثبت دارند مورد نظر شما نباشه یا برعکس.
این کتاب رو اصلا پیشنهاد نمیکنم مخصوصا اگه سابقه بیماریهای روحی و روانی دارین
کتاب نسبتا قطوری هست اما کتاب خسته کننده ای نیست، پر از حادثه و اتفاق و البته پر از حرف برای گفتن
کتاب خوبیه به نظر شخصیه من کمی پیچیدگی داره و ممکنه عامه پسند نباشه بعضیا رو دلزده کنه ولی کتابیه که ارزش خوندن داره یعنی فقط سرگرم کننده نیست واقعا حرف برای گفتن داره من ازش لذت بردم هرچند یکی دوبار میخواستم نصفه رهاش کنم ولی تموم کردم و به نظرم ارزشش رو داشت و درنهایت لذت بخش بود برام
کتابی به شدت بولد شده در میان کسانی که فقط برای سرگرمی کتاب میخوانند. برای طرفداران ادبیات جدی هیچ چیز تازه ای نداره و صرفا پر از لفاظی و جملات قصار که تولتز رو ی خواننده ادبیات نشان میدهد تا یک نویسنده. .به گونه ای که مخاطب جدی احساس میکند از روی همین جملات قصار نویسندهی طرح رو گسترش داده و خواسته از آن یک اثر فلسفی بسازد. بماند که روایت اثر به شدت ضعیفه طوری که هیچ تفاوتی بین روایت پدر و پسر احساس نمیشود.ی نکتهی دیگه اینکه بخشهای آخر کتاب کاملا اضافی و از روی شکم سیری نوشته شده اند با ی پایان بندی افتضاح .
شما چه کتابی رو پیشنهاد میدین؟ من اینو خوندم برام خیلی جذاب بود زیاد کتاب خون نیستم یعنی بهتر از اینم هست
با بخشی از نظرتون موافقم با بخشیش نه ! اول اینکه یه نویسنده اگه بیاد جملات نویسندههای دیگه رو تو کتابش بیاره دلیل بر ضعیف بودنش نیست(این یک بهونه چرت و افتضاح از شما بود تا نویسنده رو چون از کتابش خوشتون نیومده زیر سوال ببرید ! ((درحالیکه دلیل درستی نبود و میتونستید فقط بگویید که خوشتان نیامده وسلام)) برای مثل خیلی از نویسندههای معروف از جملات همدیگر قرض گرفتن مثل داستایوفسکی و گوگول از پوشکین ، کامو از فاکتر و داستایوفسکی و ....)( پس اینها حتما نویسندههای ضعیفی هستند نه ؟!) . اینکه جملات قصار داره چرا باید ویژگی بد باشه رو دیگه نمیتونم دریابم ! روایت داستان هم که بی نظیر بود و خیلی از دیگر خوانندگان و حتی منتقدان بزرگ روایت داستان رو تحسین کرده اند ولی در پایان بندی کتاب با شما موافق هستم اصغر فرهادی طور بود . در آخر خیلی دوست دارم این فرهنگ رو یادبگیریم وقتی از چیزی خوشمان نیامده فقط بگوییم نیامده و چرت و پرت نبافیم . با تشکر
باید حتما توی لیستم داشته باشمش.. مرسی ایران کتاب! فقط من یک پیشنهادی داشتم میشه لطفا یک مقاله راجع به این که فلسفه رو با چه کتاب هایی شروع کنیم توی سایت قرار بدید!؟ ممنونم:)
دنیای سوفی
توصیه میکنم کتابهای نایجل واربرتون رو بخونید.
وقتی این کتابو تموم کردم با خودم گفتم این کتاب شاهکاره ازون کتاباست که باید چندین بار بخونمش .. بعد الان میبینم تو کامنتا چقدر ازش بد گفتن.. دوستان معیارتون از کتاب خوب چیه واقعا؟!
سلام، دوست عزیز وقتی ادبیات مدرن رو مطالعه میکنیم نباید اونها رو با ادبیات کلاسیک قیاس کنیم. به قول یکی از مشاهیر قدیم که خاطرم نیست نامشون چیه، گفتن هیچ کتابی انقدر بد نیست که نشه یکبار خوندش. در کل خیلی به کامنتها توجه نکنید، جوینده در نهایت طی مطالعات و مکاشفات خودش آن چیزی رو که باید پیدا کنه پیدا میکنه. اگر صرف سرگرمیهای روزمره بخواهیم بخونیم که هیجایرادی هم نداره چرا که مطالعه به هر نحو مفید واقع میشه، سلیقه خودشو بیشتر نشون میده و این میشه یکی شاهکاری مثل دن کیشوت رو پوچ و بی معنی فرض میکنه و میل به خواندن داستان هایی مثل داستانهای مجله خانواده سبز که قدیما منتشر میشد نشون میده.
دینی هشتم از نظرشون شاهکاره 😆
کتاب جزء از کل، از آن دسته کتابهایی است که مطلقا به نقد در نمیآیند! اثری بسیار ضعیف و برخاسته از سلیقهای بسیار بد. مولف و مترجم این کتاب در قرابتی بسیار نزدیک با یکدیگرند؛ از همان گونه که هیچ شخص دیگری با روحیاتی متفاوت از پس ترجمهی این سخنرانی طولانی و افتضاح بر نمیآمد(ازآن جهت: که انسانی کمتر منحط، نمیتوانست به این محملات تا به پایان گوش بسپارد).
وقت و پول صرف این چرندیات نکنید، همش مظلوم نمایی یهودیا، حالم به هم میخوره... میخواید 700 صفحه کتاب بخونید، نصف دن کیشوت با ترجمه قاضی رو بخونید و کیف کنید
اینجوری نگید لطفا هر مذهبی برای هر فردی ارزشمند نباید اینجوری رفتار کنیم این کتاب هم اصن کتاب چرندی نیست درسته دن کیشوت یه کتاب بسیار ارزشمنده اما از ارزش این کتاب کم نمیکنه امیدوارم به تونیم به هر اقلیت و هر اکثریتی احرام بگزاریم
چرا بحث نژادی میکنی؟اصلا این کتاب کجاش داره یهودی هارو مظلوم نشون میده؟ حاجی بیخیال تورو خدا اگه خوشت نیومه بگو نیومده دیگه
من دن کیشوت را با ترجمه آقای قاضی خواندم و لذت هم بردم ، از خواندن کتاب جز از کل هم لذت بردم مقایسه شما مقایسهی درستی نیست یک کتاب خوان حرفه ای هیچ وقت با این دست مقایسهها تخریب اثر نمیکند بلکه به درستی انتقاد میکنه و اینکه من در این کتاب هیچ مظلوم نمایی درباره یهودیها احساس نکردم و اینکه لطفا نژاد پرستانه برخورد نکنید
یهودیت مگه دین نیست؟ چرا میگید نژادپرستی؟ مگه یهودیت نژاده؟
کاشکی در ایران کتاب ویژگی ای بود تا میتوانستیم بعضی کامنتها را حذف کنیم با رای گیری ، در این صورت این کامنت احسان دشتی و بعد دانا 1989 تو اولویتام بودن
خیلی جذاب بود و از اینکه تموم شد و به صفحه اخر رسیدم ناراحت بودم یه رمان جذاب که جملات قابل تامل زیادی توش هست
به یاد ماندنی، غلو شده، پر افت و خیز... 📌عبارات بالا به احتمال زیاد اولین احساسات شما پس از خواندن مشهورترین نوشته استیو تولتز خواهند بود. رمانی فلسفی با درون مایه کمدی درباره زندگی عجیب پدر و پسری به نام مارتین و جسپر دین که به دلیل پیچیدگی روایت و خطوط داستانی درهم تنیده نمیتوان خلاصه جامعی برای آن متصور بود؛ به همین دلیل لذت خواندن آن را از شما دریغ نمیکنم. اما آیا واقعا یکی از پر فروشترین عناوین ادبی نیویورک تایمز همانی است که به نظر میرسد؟ 📌در واقعیت با کتابی طرفیم که جلوه گر تضاد هاست. تضاد با همه چیز، حتی خودش! گاهی به نظر میرسد که خود مولف نیز نمیداند چه چیزی خلق کرده، یک کمدی تلخ، اثری درام، یا یک رمان فلسفی-روانشناختی؟حقیقتا هر کدام از موضوعات مذکور به عالیترین شکل ممکن از قلم نویسنده تراوش شده اند اما تقریبا هیچگاه آن ترکیب مورد انتظار نیستند و موجب اتفاقی میشوند که بزرگترین آسیب را به اثری زده که بی نهایت نقطه قوت دارد.برای مثال، کلیت داستان در نگاه جامع، بسیار جذاب و هوشمندانه به نظر میرسد اما اگر فقط قرار باشد یک آفت داشته باشد آن روایت است و روایت است و روایت.... کتابی که برایم بهترین شخصیت پردازی ممکن تا به حال را داشت، ضعیفترین و بی تعادلترین روایت را دارد.؛گاهی چشمانتان را میخکوب کاغذ میکند و بارها هوس کنار گذاشتن کتاب برای همیشه را به دلتان میاندازد. حتی در مورد پایان بندی به نظر میرسد تولتز خسته شده و فقط خواسته تمامش کند. با همه این توصیفات، جزء از کل شاید بهترین انتخابتان برای یک داستان فلسفی با تم کمدی سیاه نباشد، اما یقینا از آن کتاب هایی است که قبل از ترک این دنیا باید آن را بخوانید.
با اینکه کتاب رو دوست داشتم اما نقد شما رو هم کاملا منطقی و درست دیدم، خصوصا اون قسمت که گفتید گاهی چشمان ما را میخکوب میکند و بارها هوس کنار گذاشتن آن به دلمان میافتد
یکی از معدود رمانهایی بود که تا انتها با ذوق مطالعه کردم و نه صرفا کنجکاوی برای پایان ماجرا. تصویر سازی رمان خوب بود و اگر با داستان همراه شوید از مسیر داستان لذت میبرید نه اینکه آخرش چی میشه. از طرفی دیدگاههای گاهاً متفاوت پدر و پسر در زمینههای مختلف برای من جذاب بود و تشویق به ادامه مطالعه که میشدم. نکته دیگهای برای من جالب بود درباره این رمان نویسنده بود که این رمان اولین رمان این نویسنده بوده و از نظر من عملکرد و سیاستی که در داستان نویسی این رمان به کار برده فوق العاده است. یه نکتهای ک از این کتاب فهمیدم این بود ک ما هر چه قدر توی زندگی از یه چیز خاص بخواهیم فرار کنیم بر عکس بهش نزدیکتر میشیم... به نظر من برای حل مشکلات باید زد به دل اونا... جسپر داشت مدام از پدرش مارتین فرار میکرد، غافل از اینکه یکی مثل اون داره میشه... یه رو و جاهایی مارتین تحسین میکردم یه جای دیگه سرزنش... حتما از خواندن این کتاب لذت میبرید اگر صبور باشید 😊 #معرفی_کتاب_با_ایران_کتاب
ترجمه خانم زهرا یعقوبیان عالیه
پیمان خاکسار هم خیلی خوب ترجمه کرده
البته جونم؟!
انتشارات نیکفرجام کلا مترجم نداره... ترجگههای دیگه رو وصلهپینه میکنه
اگر کودکی ام یک چیز به من آموخت، آن چیز این است که تفاوتهای بین ثروتمندان و فقرا اهمیتی ندارند، این شکاف بین سالم و بیمار است که رخنه ناپذیر است
حرفهایی از روی شکمسیری و روانشناسی زرد آمریکایی.
نویسنده استرالیایی هست چه ربطی به روانشناسی زرد آمریکا داره