با سادگی صادقانه و شخصیت پردازی هایی فوق العاده درگیرکننده و پیچیده.
کتابی لذت بخش.
حالا شروع شده بود. حالا می خواستند به او بفهمانند که کشتن و آزاد شدن با قرار وثیقه چه مزه ای دارد. می خواستند به او بفهمانند (نه این که به آن یکی پسر ذره ای اهمیت می دادند) که آنقدرها که فکر می کرد، سرسخت نیست.
هرچه بار مسئولیت سنگین تر باشد، مدت طولانی تری نگاهت می کنند. و خانم جولی مدت زمان خیلی خیلی زیادی به من نگاه کرد.
می خواستم آنجا باشم تا با او خداحافظی کنم. یک آدم هرکاری هم که کرده باشد، کسی باید در آخرین لحظه کنارش باشد.