داستانی پیچیده و سرگرم کننده.
تریلری خارق العاده، هوشمندانه و با داستانی موشکافانه.
اثری که نمی شود کنارش گذاشت.
رادیو را روشن و صدایش را زیاد کرد تا صدای دیگری جز غوغای درون خودش، در فضای یخ زده ی ماشین بپیچد. مجری اخبار داشت برای هزارمین بار تکرار می کرد دیشب رونالد ریگان، جیمی کارتر را در انتخابات آمریکا شکست داده. پسر دوباره چیزی گفت، سارا به آینه ی جلو نگاه کرد. داد زد: «چی گفتی؟» پسر دوباره تکرار کرد، اما سارا باز هم نشنید. صدای رادیو را کم کرد. پیچید سمت جاده ی اصلی و رودخانه، که مثل نوار سیاه عزا، دور تا دور حومه ی شهر را احاطه کرده بود. همین که گاز داد فهمید پسر خم شده و سرش را آورده بین صندلی های جلو. با صدایی خشک و آهسته، انگار می خواست حرف مهمی بزند و کسی جز خودشان دو نفر نباید می شنید، در گوش سارا زمزمه کرد: «ما قراره بمیریم.»
کدام بدتر است؟ گرفتن جان کسی که می خواهد زندگی کند یا دریغ کردن مرگ از کسی که می خواهد بمیرد؟
شرارت، وجود خارجی ندارد. نمی تواند تسخیرت کند. فقط یک تضاد است؛ یک خلاء، نبود نیکی. تنها چیزی که اینجا می توانی از آن بترسی، خودت هستی.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
هم کتابش هم فیلمش عاااالیه
ترجمه راضیه خشنود، خیلی خوب بود. به نظرم در دستۀ ژانر وحشت هم قرار میگیرد. یک ترس مورمور کنندهای در اغلب بخشهای داستان، جاری است. علاقهمندان به داستانهایی دربارۀ قاتلین زنجیرهای، حتماً بخوانند.
ترجمه رودابه جم خوب بود اما عالی نبود، داستان جذاب بود، راضی هستم
این کتاب جلد هفتم از مجموعه ۱۲ جلدی هری هول هست . یه کاراگاه دائم الخمر که وقتی یه پرونده بدستش میرسه الکل رو میزاره کنار و میچسبه به پرونده. یه خواهر داره و خانمی توی زندگیش نیست ولی تو هر جلد با یکی اشنا میشه ولی اینکه خیلی جدی باشه رابطشون نه. یه ادمیه که خیلی رک هست و این رک بودنشو با حرفای کنایه امیز یا طنز درهم میآمیزه تا از میزان تیزی حرفاش کم شه . هر بار هم توی یک کشور مختلف داستان روایت میشه مثلا یبار سفیر نروژ تو بانکوک میمیره یا چیزای دیگه . قشنگیش اینه که خسته نمیشید و هر صفحش چیزی برای گفتن داره. درضمن یسری اطلاعات ازون کشوری که اتفاقا توش میوفتن بهتون میده که خیلی جالبه بنظرم.و اینکه عاشق هری هول میشید:) و این جدی بودنش با همه و تعارف نکردن و رودربایستی نکردنش واقعا معرکه اس. خیلی عجیبه که معروف نشده چون واقعا کتاباش در حد روث ور یا لوسی فولی هست و حتی بالاتر . حیفه که نخونید مجموعشو 🙂
سوره هم شد اسم 😂😂
به آقای کامران سیاحی : دستم خورد کامنتتونو لایک کردم ولی اسم مردم به شما چه آخه.
این کتاب جلد از مجموعه ۱۲ جلدی هری هول هست . یه کاراگاه دائم الخمر که وقتی یه مرونده بدستش میرسه الکلو میزاره کنار و میچسبه به پرونده. یه خواهر داره و خانمی توی زندگیش نیست ولی تو هر جلد با یکی اشنا میشه ولی اینکه خیلی جدی باشه رابطشون نه. یه ادمیه که خیلی رک هست و این رک بودنشو با حرفای کنایه امیز یا طنز درهم میآمیزه تا از میزان تیزی حرفاش کم شه . هر بار هم توی یک کشور مختلف داستان روایت میشه مثلا یبار سفیر نروژ تو بانکوک میمیره یا چیزای دیگه . قشنگیش اینه که خسته نمیشید و هر صفحش چیزی برای گفتن داره. درضمن یسری اطلاعات ازون کشوری که اتفاقا توش میوفتن بهتون میده که خیلی جالبه بنظرم.و اینکه عاشق هری هول میشید:) و این جدی بودنش با همه و تعارف نکردن و رودربایستی نکردنش واقعا معرکه اس. خیلی عجیبه که معروف نشده چون واقعا کتاباش در حد روث ور یا لوسی فولی هست و حتی بالاتر . حسف که نخونید مجموعشو 🙂
فوقالعاده بود👏👏👏
کتاب بدی نبود اما خیلی داستانش شلوغ وپرماجراست .درکل پیشنهاد میکنم بخونید
اتفاقا قشنگه