این رمان در ارتباط با کودتا ژنرال پینوشه بر علیه سالوادور آلنده رییس جمهور شیلی تا سال 1980 است. این کودتا که به کمک سازمان سیا و ارتش شیلی صورت گرفت یکی از تاریک ترین نقاط در تقرن بیستم است. موج خشونت ها، اعدام ها، شکنجه ها و ... به حدی زیاد بود که در تمام جهان پیچید.
خولیو مندس و همسرش گلوریا از جمله مردمانی هستند که در نتیجه این کودتا مجبور به ترک وطن شدند و به اسپانیا نقل مکان کردند. خولیو در آرزوی نویسنده شدن است او می خواهد خاطرات خود از این اتفاق شوم را مکتوب کند و به آرزویش جامه عمل بپوشاند اما مشکلات پناهندگی، وضع مادرش و برخی اتفاقات دیگر مانع از این می شود که او در راهش موفق شود. مهاجران سیاسی اساسا همه شکست خورده هستند.
یک اثر بسیار خوب از نظر روانشناسی و تحلیل شخصیت ها و متفاوت از دیگر اثار نویسنده های امریکای لاتین
این کار چهره ای از مهاجران را نشان می دهد که درگیر مشکلات هستند، درگیر تفاوت های فرهنگی هستند اما در عین حال امید به رستگاری دارند
یکی از بهترین روایت ها از بدترین اتفاق های قرن ۲۰ که باعث شده ۱۱ سپتامبر تنها برج های ۲ قلو نباشد این امریکا
بله ، هر روز یک هدیه پاییزی بود ، یک هدیه کوچک که هر طور دوست داشتم آن را سپری کنم ، مثل یک جواهر که تمامش برای من بود ، وقتی من در خانه می مانم و چیزی راحت و بلند و گرم می پوشم و می خوانم و می نویسم تا زمانی که خولیو به خانه بیاید ... یک لحظه آرام برای من ، وقتی که می توانم "خودم را ببینم" ، همانطور که نوریا مونکلوس می گوید ، بین نقل قول ها. و در حالی که من می خوانم و می نویسم او ترجمه خود را از The Spoils of Poynton به اتمام می رساند.
من او را تماشا می کنم و احساس ناخوشایندی دارم از چیزی که نمی دانم ، چیزی که هرگز نمی خواهم از او بپرسم ، زیرا می خواهم به آن خلوت تنهایی او، احترام بگذارم.
کتاب خیلی خوبیه و فصل آخر کتاب با روح و روانتون بازی میکنه
گرفتاریها و دغدغههای از وطن گریختهها، دوراهی بازگشت به وطن دیکتاتورزده یا ماندن در غربت فرساینده، اندوه بیحاصلی عمر و تقلای بیهوده برای معنی بخشیدن به آن، قیاس تیرهروزی خود با زندگی بهظاهر رنگین دیگران، مسائل پایانناپذیر زن و شوهری، درگیری دائمی با سرکشیهای نوجوانانی گرفتار هویتی دوگانه، ارجاعات مکرر به آثار نویسندگان بزرگ ادبیات لاتین نظیر مارکز، یوسا، فوئنتس، کورتاسار، و هنرمندان سرشناسی چون گوستاو کلیمت نقاش و کنستانتین برانکوسی مجسمهساز، زد و بندهای ناشران سوداگر و تباه شدن نویسندگان بینام و نشان در چرخۀ بیمروّت بازار نشر، و پایانی حیرتآور که رودست واقعی نویسنده به خواننده است؛ همه و همه در رمان باغ همسایه با ترجمۀ دلپذیر و بیدستانداز استاد عبدالله کوثری.