«سنگ جهنم»، رمانی لایهلایه و خودزندگینامهای است. نویسندۀ کتاب، مالکوم لاوری، تجربیاتش در بیمارستانی در نیویورک را در قالب رمان باز میگوید. شخصیت اصلی نوازندۀ پیشین کشتی، بیل پلانتاژنت است که حالا نهتنها کارش را از دست داده، بلکه معتاد به الکل هم شده است و برای بهبود و سمزدایی، داوطلبانه به بیمارستانی روانی میرود. «سنگ جهنم»، لایهبهلایه، جهانهای متعددی را خلق میکند که هرکدام از این جهانها خود در درونشان جهانهای کوچکتری دارند و آن جهانها هم هرکدام به همین ترتیب مانند عروسکهای روسی در دل خود دنیایی کوچکتر دارند.
نویسندۀ «سنگ جهنم»، اوایل قرن بیستم در یک خانوادۀ متول انگلیسی متولد شد. مالکوم لاوری، شاعر و داستاننویس سرشناسی است که او را بیشتر برای اثر «زیر آتشفشان» میشناسند. لاوری در 1936 برای ترک الکل در بیمارستان بلوو در نیویورک بستری میشود و بعدها تجربههایش از این دوره را در داستان «سنگ جهنم» بازمیگوید. این کتاب نثری ادبی دارد و لاوری در آن از کتاب مقدس و آثار ادبی پیش از خود، بهویژه آثار هرمان ملویل بهره برده است. کتاب را همسر او، مارجری لاوری و دوست ویراستارش پس از درگذشت مشکوک نویسنده جمعآوری و آمادۀ چاپ میکنند.
«سنگ جهنم» با نثری ادبی دریچهای میگشاید به زندگی فروماندگانی میپردازد که همزمان با اعتیاد به الکل و درمانهایی تحقیرآمیز و غیرانسانی درگیر هستند. از مضامین دیگر این رمان میتوان به مسائل روانشناختی و سیاسی اشاره کرد.
کتاب سنگ جهنم