1. خانه
  2. /
  3. کتاب داستان همیشگی

کتاب داستان همیشگی

4.33 از 3 رأی

کتاب داستان همیشگی

The Same Old Story
٪10
396000
356400
معرفی کتاب داستان همیشگی
کتاب «داستان همیشگی» یکی از مهم‌ترین رمان‌های نوشته شده در کشور روسیه است که به قلم «ایوان گنچاروف» نگارش یافته است. در این اثر برهه‌ای خاص از تاریخ کشور روسیه مورد بررسی قرار گرفته است که به مدد بهره‌گیری درست نویسنده از سبک رئالیسم می‌توان آیینه‌ای تمام‌نما از آن زمانه را مشاهده کرد.
معروف‌ترین اثر گنچاروف نه‌تنها در ایران که در تمام جهان رمان آبلوموف است. اثری که به واسطه‌ی پرداخت بسیار دقیق شخصیتش توانست حتی از نام نویسنده‌اش هم پیشی بگیرید و به‌عنوان واژه‌ای خاص برای اشاره به افرادی که صفات آبلوموفی دارند مورداستفاده قرار گیرد. گنچاروف اما خود در مصاحبه‌ای عنوان کرده است که بهتر است پیش از مواجهه با آبلوموف، رمان «داستان همیشگی» خوانده شود تا مخاطب با جهان خلق‌شده‌ی نویسنده آشنا شود. براین‌اساس «داستان همیشگی» را می‌توان باب ورود به جهان ادبی ایوان گنچاروف در نظر گرفت.
در این اثر، کلان‌روایتی از یک سفر ارائه می‌شود. سفری که قهرمان داستان یعنی الکساندر آدویف آغاز می‌کند و منجر به تغییرات بزرگی در او می‌شود. الکساندر تنها پسر زنی بیوه است که در روستایی زندگی می‌کند. طبع شاعرانه و خلوص درونی او همراه با توجهات بسیار زیاد مادر باعث شده که الکساندر به‌عنوان فردی محترم و قابل‌اعتماد در بین روستاییان شناخته شود. در ادامه الکساندر تصمیم می‌گیرد از روستای خود به کلان‌شهر سن‌پترزبورگ نقل‌مکان کند؛ جایی که عموی ثروتمند و متمولش اسم و رسمی دارد و چندان تمایلی به پذیرایی از برادرزاده خود ندارد. این سفر که در ظاهر سفری جغرافیایی است؛ اما در ابعاد دیگر اشاره به سفر درونی الکساندر از آداب‌ورسوم محلی به مدرنیته و شهرنشینی دارد. جاذبه‌ی مدرنیسم حتی الکساندر را هم به خود جلب کرده و در ادامه قرار است طوفانی در درونش به راه بیندازد.
ایوان گنچاروف در این اثر به‌خوبی توانسته مواجهه‌ی روسیه‌ی سنتی را با پدیده‌ی مدرنیسم ترسیم کند و ابعاد آن را در دید مخاطب گسترش دهد. دو رمان دیگر گنچاروف نیز هریک به برهه‌ای مهم از تاریخ روسیه اشاره کرده است و از این منتظر جزو مهم‌ترین آثار داستانی این کشور به‌حساب می‌آیند.
ایوان گنچاروف نویسنده‌ی بسیار سخت‌گیر بود و آثار خود را با وسواسی عجیب منتشر می‌کرد. تنها سه رمان و یک سفرنامه و چند داستان کوتاه حاصل چندین دهه فعالیت‌های ادبی مستمر او است که به‌خوبی وسواس او در نوشتن را نشان می‌دهد. بخش پایانی کتاب «داستان همیشگی» مقاله ای از نویسنده است که بی‌پرده با مخاطبان سخن گفته است. در این مقاله راه‌ورسم نوشتن را برای خوانندگان توضیح می‌دهد و علت طولانی‌شدن پروسه‌ی نوشتن را برای مخاطبان توضیح داده است. این رمان برای علاقه‌مندان به ادبیات روسیه و همچنین هنرجویان نویسندگی قابل‌تأمل خواهد بود
درباره ایوان گنچاروف
درباره ایوان گنچاروف

ایوان الکساندروویچ گنچاروف ۱۸ ژوئن ۱۸۱۲ در سیبری به دنیا آمد. والدینش از طبقه تجار بودند و کودکی نویسنده در خانه سنگی بزرگ گنچاروف‌ها واقع در مرکز شهر با ساختمان‌های بی‌شمار سپری شد. گنچاروف به یاد دوران کودکی و خانه پدریش، اتوبیوگرافی «در میهن» را نوشت. او هفت سال داشت که پدرش را از دست داد و پدرخوانده‌اش نیکلای نیکلایویچ ترگوبف نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت درونی و سرنوشت وی ایفا کرد. تحصیلات ابتدایی را در منزل تحت نظارت ترگوبف و سپس در پانسیون خصوصی گذراند. در ده سالگی به اصرار مادرش، جهت تحصیل در آموزشگاه بازرگانی به مسکو فرستاده شد. وی در طول هشت سال آموزشگاه، روزهای سخت و یکنواختی را سپری کرد. او بسیار مطالعه می‌کرد و به خواندن آثار ادبی نویسندگان و شاعرانی چون کارامزین، درژاوین و دمیتریف علاقه بسیاری داشت. «یوگنی آنگین» پوشکین تأثیر شگرفی بر وی گذاشت طوری‌که حس احترام و تحسین در مقابل نام پوشکین را تا آخر عمرش حفظ کرد. در این زمان بود که تحصیل در آموزشگاه برایش غیرممکن شد و توانست مادرش را متقاعد سازد که تحصیل در آن آموزشگاه را کنار بگذارد. در هجده سالگی، زمان آن فرا رسیده بود که به دنبال خواسته و علاقه شخصی‌اش برود. شوق نوشتن، علاقه به علوم انسانی به خصوص آثار هنری باعث شد که در دانشکده زبان و ترجمه دانشگاه مسکو تحصیل را آغاز کند. دانشگاه، دیدگاه گنچاروف نسبت به زندگی، مردم و خودش را تغییر داد. 

«پرتگاه» آخرین اثر برجسته گنچاروف است. پس از پایان این کار، زندگی او بسیار سخت شد، بیماری، تنهایی، و در نهایت افسردگی روحی به سراغ نویسنده آمد. هر سه رمان گنچاروف به توصیف دوران قبل از رفرم روسیه می‌پرداخت دورانی که نویسنده خوب می‌شناخت و درک می‌کرد، جریاناتی که در سال‌های بعد طبق پیشگویی شخصی نویسنده اتفاق افتادند او آن‌ها را با تمام وجود حس می‌کرد اما نه توان فیزیکی آن را داشت که سنگینی بار این آگاهی را تحمل کند و نه توان درک روحی آن.

در ۱۸۴۷ او نخستین رمانش یک داستان معمولی را به چاپ می‌رساند. یک سال پس از آن، بخش‌هایی از شاهکار خود به نام آبلوموف را می‌نویسد. اما ده سال طول می‌کشد تا نوشتن تمامی اثر را به آخر برساند. در ۱۸۶۹، آخرین کتابش سیلاب را می‌نویسد که مضمون آن روند و سیر پوچ‌گرایی است. 
مقالات مرتبط با کتاب داستان همیشگی
نگاهی به کتاب «آبلوموف» اثر «ایوان گنچاروف»
نگاهی به کتاب «آبلوموف» اثر «ایوان گنچاروف»
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب داستان همیشگی"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

آبلوموف الکی اسم و رسم در کرده! 😒 . این که خیلی بهتره! 🤩

1403/08/01 | توسطپرومتئوس - کاربر سایت
1
|

داستان این کتاب بسیار زیبا و خواندنیست . من به شخصه ارتباط خوبی با این کتاب داشتم . خواندنش پیشنهاد میشه

1403/03/01 | توسطعلی باقری
9
|