1. خانه
  2. /
  3. کتاب مجلس قربانی سنمار

کتاب مجلس قربانی سنمار

5 از 3 رأی

کتاب مجلس قربانی سنمار

Sanmar
٪15
70000
59500
معرفی کتاب مجلس قربانی سنمار
"مجلس قربانی سنمار" نمایش نامه ای است از "بهرام بیضایی" که در روزگار نعمان یکم اتفاق می افتد و قرار است که او میزبان یزدگرد یکم، شاه ایران باشد. در پاسداشت و پذیرایی از شاه ایران، قرار است خورنقی ساخته شود و آن که وظیفه ی ساخت این خورنق را به عهده دارد، شخصی است به نام "سنمار". افسانه ی خورنق و "سنمار" پیش از این بارها در ادبیات فارسی مورد توجه نویسندگان و شاعران بوده و یکی از معروف ترین موارد، اشاره به این قصه در هفت پیکر نظامی گنجوی است؛ جایی که یزدگرد تصمیم می گیرد پسر نوزادش بهرام را که با نام "بهرام گور" می شناسیم، به نعمان بسپرد. در داستان نظامی، "سنمار" که معماری پرآوازه است از روم برای ساخت قصری که سزاوار بالیدن و خرامیدن شاهزاده در آن باشد، فرا خوانده می شود.
در "مجلس قربانی سنمار" به قلم "بیضایی" خبری از بهرام نیست و علاوه بر ماجرای که نظامی نقل کرده، دختر نعمان هم در این داستان ایفای نقش می کند. بازه ی زمانی قصه ی "بیضایی" هم از نظامی کوتاه تر است اما جزییات متعددی به آن افزوده شده و با قلم گیرای نویسنده، شاهکاری در "مجلس قربانی سنمار" رو به روی خواننده قرار گرفته است. داستان از یک پیرنگ قوی برخوردار است و یک بازگویی قدرتمند از قصه ای کهن است. "مجلس قربانی سنمار" اثری قابل تامل است که به خوبی نشانگر تسلط "بهرام بیضایی" بر ادبیات کهن می باشد و به مفاهیم اندیشه برانگیزی همچون تقابل سنت با نوگرایی، میهن پرستی متعصبانه و هدف زندگی و رویکردی که در قبال آن پیش می گیریم، می پردازد.
درباره بهرام بیضایی
درباره بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏
خانواده‌اش اهل کاشان و آن‌گونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامه‌های تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ می‌باشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامه‌های تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانواده‌اش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.‏
فعالیت سینمایی را با فیلم‌برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف می‌باشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلم‌های خود با مشکلات و سنگ اندازی‌های بسیاری روبرو بوده‌است. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساخته‌است و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد. 
قسمت هایی از کتاب مجلس قربانی سنمار

یکی(فریاد می کند):چرا پشیمان نشود آن که نیکی کرد؟ دیگری(فریاد می کند):چرا پشیمان نشود آن که چیزی ساخت؟ آن دیگری(فریاد می کند):چرا پشیمان نشود آن که اندیشید؟ سنمّار:گفتم اگر زندگی از سر گیرم و باز بدانم مرگم از آن بالاست،که خود می سازم؛ مرگی-چهل مردن! و در هر آجر اگر صدای استخوان های خویش می شنوم؛ باز خورنقی می سازم هرچه بلندتر! به بلندی روح آدمی

- خوشا مردمی که نساختند, یا کوته ساختند, که چون فروافتادند نه دستی شکستند نه جانی باختند! خوشا کوته اندیشی! بهتر آنکه خود از خاک برتر نگرفت; که چنین واژگون هم نشد! -... نه! اگر همه نمیساختند جهان در آغاز آغاز خود بود; بیغوله ای! - آری, مردمان به آن ارزند که میسازند! و آنچه میسازند صورت ایشان است! - هوم, آری; خورنق صورت سنمار است, و مرگ صورت نعمان

مقالات مرتبط با کتاب مجلس قربانی سنمار
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

نظر کاربران در مورد "کتاب مجلس قربانی سنمار"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فوق‌العاده بود

1402/10/11 | توسطیاسمن
1
|