1. خانه
  2. /
  3. کتاب سهراب کشی

کتاب سهراب کشی

5 از 1 رأی

کتاب سهراب کشی

Sohrab-Koshi
٪10
130000
117000
معرفی کتاب سهراب کشی
"سهراب کشی" اثری است در قالب نمایش نامه که "بهرام بیضایی" آن را با تکیه بر داستان رستم و سهراب، از شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی به رشته ی تحریر در آورده است. قصه ی نبرد پدر و پسر معروف شاهنامه، یکی از داستان هایی است که توجه بسیاری از نویسندگان آثار نمایشی را به خود جلب کرده و درام نویسان متعددی به صورت اقتباسی، اقدام به نوشتن نمایش نامه از داستان نبرد رستم و سهراب نموده اند. اما قلم "بیضایی" چیز دیگر است و روایت او، صلابتی دوچندان به این داستان حماسی و تراژیک بخشیده است.
داستان زیبای رستم و سهراب قصه ای است که سرآغاز آن به علاقمند شدن رستم، پهلوان ایرانی، به دختر شاه سمنگان یعنی تهمینه بر می گردد. حاصل عشق رستم و تهمینه، پسری است به نام سهراب که بر و بازوی پدر را به میراث برده است. سهراب جوان در صدد ملاقات با رستم، از جانب تورانیان به ایران می آید و این دیدار به آن صورتی که باید، پیش نمی رود. رستم برای کمک به لشکر ایران و مقابله با تورانیان از سیستان رهسپار میدان جنگ می شود و در آنجا نبردی میان پدر و پسر صورت می گیرد.
جنبه ای که "بهرام بیضایی" در نمایش نامه ی "سهراب کشی" مورد توجه قرار داده، آگاه بودن رستم به وجود پسری است که به هر طریقی او را به هویت خود راهنمایی کرده و به این شکل بعد دیگری از تراژدی این داستان برجسته می شود. "بیضایی" نیز به ابهام موجود در پایان این قصه وفادار مانده اما اثر را به صورتی به نگارش درآورده که گویی پشت صحنه ای از اتفاقات اصلی قصه است. آنجا میدان جنگ بود و اینجا میدان محاکمه؛ اما آیا این قصه ی محاکمه ی پدر است یا پسر؟
درباره بهرام بیضایی
درباره بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏
خانواده‌اش اهل کاشان و آن‌گونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامه‌های تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ می‌باشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامه‌های تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانواده‌اش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.‏
فعالیت سینمایی را با فیلم‌برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف می‌باشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلم‌های خود با مشکلات و سنگ اندازی‌های بسیاری روبرو بوده‌است. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساخته‌است و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد. 
قسمت هایی از کتاب سهراب کشی

[ نیمه تاریکی. در میان، جنگ جامه ای خون آلود بر زمین؛ دشنه ی خونین بر آن. سهراب بر سر آن ایستاده؛ بی تکان؛ و با توری سپیدی که بر چهره افکنده. هنگامه داران و برخوانان به هنگام غلتان و آرام از زمین برمی خیزند؛ یا لغزان و سایه وار از گوشه و کنار بر هنگامه پای می کشند. جامه ها یکسان؛ تنها سرخی بر دستهای رستم است، و پهلوی سهراب، و نیز بر تنکش. هر برخوان نیز هنگامه داری است؛ و تنها آن گاه که کسی را می نمایاند نشانه ای از وی بر خود می افزاید چون تاجی، زرهی، کلهخودی، تازیانه ای، مگس پرانی، شمشیر یا درفش یا سپری؛ و چون کار گذشت آن را از خود دور می کند. هنگامه داران چیزها را به هنگام می آورند و می برند، و نواها و فغان های بازی را درمی آورند. هر برخوان برخوانی خود را پر کمر دارد؛ و سخنان می تواند همه از رو خوانده شود. از پس آرایی، در هنگامه هیچ نیست، جز دو نردبان رونده، و در زمینه دوازده چهارپایه ی همسان سیاه، با فاصله های یکسان، در یک راستا؛ و دوازده سپاهی نیزه دار کلهخود بر چهره و سرْ، که چون بشاید گاه بر آنها می نشینند و گاه بر آنها می ایستند به دیدبانی، و گاه پس آنها کمین می کنند، و گاه آنها را بر هم می نهند و از آنها بارویی می سازند، و گاه سکویی؛ و خود نیز هنگامه یاران و هماوایان بازی اند. ] [ چند زخمه ای بر ساز. روشنی بر گوسان. او به دست خود می نگرد چون جامی ] گوسان: ای جام کسانی را آشکار کن که نیستند؛ ورکه با کنش خویش سرْنوشت ما را نوشته اند! کسانی که ما پا بر سر آنان می رویم؛ وگر بودند می گفتند بر چه سرْ بودند! ما آیا راه شان را بد شناختیم؛ یا درست، و جز بیراه نبود؟ آیا نشناخته ره گم افتادیم؛ یا ایشان نیز هر یکی گم بودند؟

مقالات مرتبط با کتاب سهراب کشی
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

نظر کاربران در مورد "کتاب سهراب کشی"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

این نمایشنامه در واقع روایت متفاوت بیضایی از داستان رستم و سهراب هست. در این نمایشنامه رستم از داشتن فرزندی به نام سهراب آگاهی داره و همین مسئله رنگ و بوی متفاوتی به این نمایشنامه میده و خواندن آن را لذت بخش میکنه.

1399/06/20 | توسطسمیرا ستوده
11
|