کتاب مجلس ضربت زدن

Majlese-ZarbatZadan
کد کتاب : 13892
شابک : 978-9646751606
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 88
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مجلس ضربت زدن اثر بهرام بیضایی

مجلس ضربت زدن نمایشنامه ای به قلم بهرام بیضائی است. این نمایشنامه که در واقع مرثیه ای برای حضرت علی (ع) است، برخلاف آثار قبلی بیضائی که سر شار از اشاره و استعاره است در سبک واقع گرایانه نوشته شده. در این نمایشنامه بیضائی سعی بر این داشته که از غلو بیش از حد دوری کند و به نوعی در مخالفت با کسانی برآید که خواسته یا نا خواسته در شخصیت حضرت علی (ع) دچار توهم شده اند. بیضائی با جسارتی مثال زدنی خود سانسوری را کنار گذاشته و اثری خلق کرده که حتی ممکن بود اجازه نمایش هم نمی گرفت و در قالب این نمایشنامه مشکلات سانسور هنرمندان را نیز بازگو کرد.

مجلس ضربت زدن داستان گروهی از جوانان است که می خواهند تئاتری در باره ی قتل حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم به روی صحنه ببرند. بیضایی در این نمایشنامه به خوبی نشان می دهد که چگونه ابن ملجمه های زمانه شرایط خفقان آوری در جامعه پدید می آورند و افراد روشن فکر را از جامعه حذف می کنند. بیضایی یکی از عواملی که مانع برون رفت جامعه از خفقان می شود را ممیزی می داند، در نمایشنامه می بینیم که بر سر نشان دادن یا نشان ندادن چهره حضرت علی (ع) مشکلاتی بوجود می آید و در نهایت اجازه نشان دادن چهره صادر نمی گردد و بیضایی با ظرافت فوق العاده ای که مختص به قدرت و توانایی خودش است نشان می دهد که مخفی کردن چهره حضرت علی (ع) باعث می شود بیننده نمایشنامه به گونه ای با ابن ملجم ارتباط بیشتری برقرار می کند و این دقیقا همان چیزی است که ابن ملجم های زمانه می خواهند.

کتاب مجلس ضربت زدن

بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏خانواده‌اش اهل کاشان...
قسمت هایی از کتاب مجلس ضربت زدن (لذت متن)
اگر قرار باشد در نمایشنامه از کسی که باید، ننویسم، از کسی که باید، تصویری ندهم، چهره کسی را که می خواهم به نمایش نگذارم، پس این چه نمایشنامه ای است؟

قرن ها پیش درشبیه خوانی ها، چهره امام علی(ع) را نشان می دادند. چرا اکنون ما نتوانیم این کار را بکنیم؟ چرا کسی که بخواهد چنین کاری را بکند، پوست از سرش می کنند؟

من کجا هستم؟، حقیقت من کجاست؟، شما من را از من گرفتید و خیالات خود را به من چسباندید. شما با من چه کردید؟ شما من را تا حد خدائی رساندید و از اشک دیده ساده دلان برای خود کیسه دوختید. شما مردم را فریفتید.