کتاب پرده خانه

Parde-Khane
کد کتاب : 13890
شابک : 978-9645512387
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 247
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1993
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب پرده خانه اثر بهرام بیضایی

"پرده خانه" یک نمایش نامه ی بلند به قلم "بهرام بیضایی" است که فضای داستان در بازی خانه ی حرمسرای سلطنتی سلطانی که از جنگ بازگشته اتفاق می افتد. زنانی از نژاد و مذهب های گوناگون به اجبار به این حرمسرا آورده شده اند و هر یک با اندوه و حسرتی روزگار می گذرانند.
در این بین زنی به نام "گلتن" مربی زنان بازی خانه است. او که از شش سالگی در حرمسرا زندگی کرده، دختریست که مادرش را به اسارت گرفته بودند و بعد از مرگ مادر، او را هم به عقد سلطان درآوردند. "گلتن" هرچه از جهان می داند، مدیون کتاب هاست و در آرزوی رهایی و آزادی، فجایع دربار را تاب می آورد. هر روز جنایتی و هر روز فاجعه ای رخ می دهد و "گلتن" سعی می کند تا دامان خود را این جنایات پاک نگاه دارد. او با سیاست و زیرکی اش رازی را برای زنان برملا می کند که در نامه ای با مهر سلطان تایید شده است؛ رازی که می گوید در صورت مرگ سلطان، همه ی فرزندان دختر و زنان او باید کشته شوند و فرزندان پسرش را فراری دهند. وحشت بر زنان حرمسرا غالب می شود اما "گلتن" پیش می افتد و زمام امور را به دست می گیرد. او با تدبیر و کیاست خود نقشه ای می کشد تا جان بقیه را نجات دهد و خود نیز به آرزوی همیشگی اش که آزادی و رهایی بود دست پیدا کند.
"پرده خانه" با داستان پردازی شورانگیز "بهرام بیضایی"، اثری درخشان در عرصه ی ادبیات نمایشی ایران به حساب آمده و با پرداختن به مساله ی آزادی، تلاش زنان سرکوب شده و ستمدیده برای دستیابی به آن را به تصویر کشیده است.

کتاب پرده خانه

بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏خانواده‌اش اهل کاشان...
قسمت هایی از کتاب پرده خانه (لذت متن)
-ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﭼﯿﺴﺖ؟ +ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﺟﺎﯾﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺿﺠﻪ ﻣﯽﺯﻧﻨﺪ، ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﺳﯿﺎﻩﭼﺎﺩﺭ ﻣﺎﺗﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺷﮏ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ. ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﯽﭘﺪﺭ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﯾﺘﯿﻤﯽ ﭼﻪ ﻣﺰﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺭﻭند ﺍﺳﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ …. ﺁﻩ، ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﺥ ﺍﺯ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﯽپرﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﺳﺖﻫﺎﯼ ﻧﺎﺳﺰﺍﻭﺍﺭﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺁﻟﻮﺩﮔﺎﻥ ﺑﺎ ﺁﻟﻮﺩﻥ آﺳﻮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ…